دیدسیاسی
بولتن نوشت:سال گذشته فتنه ای از جانب نظام سلطه جمهوری اسلامی ایران را در بر گرفت که به لطف خدا و دست پنهان حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و بصیرت بالای مردم انقلابی ایران این فتنه خنثی شد.
در این مطلب می خواهیم تحیلی کوتاه و خواندنی از رابطه سران فتنه ?? و جریان فراماسونری داشته باشیم:
ردپایی از میرحسین موسوی که بی شک خود را از اصلی ترین سران فتنه می داند، در لجنات تفتین و تسلیم و قسطنطنیه (لُژهای فراماسونری) دیده می شود. این ها ادعاهای دکتر محمد مکری است که در زمان تصدی میرحسن موسوی بر مسند وزارت امور خارجه، سفیر کبیر ایران در شوروی بوده است.
دکتر محمد مکری در "بخشی از کتاب خاطراتش" آورده است:
"میر حسین یک مرد مقاطعه چی پول جمع کن و مدیر شرکت مقاطعه کاری سمرقند و نیز یک مؤسسه ی تجارتی دیگر بنام انتشارات قلم ( منشعب از انجمن قلم درباریان برای ایز به گربه گم کردن) آنهم با نام مستعار حسین رهجو بود.
او فرزند یک چای فروش است که بعدها چای های بازار را با تردستی و بنام کارشناس چای در انحصار خود و یاران وشرکاءخود قرار داد و به او لقب سلطان چای در ایران دادند.
او توانست به کمک همان محافل سرّی خود را به روحانیون بچسباند و در درون آنها رخنه کند و منشأ آنهمه خیانتها شود ... و در پایان هم جام زهر را به ولینعمت خود (امام خمینی که قطعاًبه او ایمانی هم نداشته است) بنوشاند."
ضمنا لازم به ذکر است که دکتر محمد مکری در سال 1385 فوت کرده اند. این نکته را ایراد کردم که در جریان باشید و حامیان جنبش محترم! سبز ایشان را به باد فحش و ناسزا بگیرند و او را در کنار افرادی همچون، سید علی خمینی، علیرضا افتخاری، پروانه معصومی و ... قرار دهند.
این سخنان در زمانی زده شده و کتاب خاطرات در زمانی نگاشته شده که جناب موسوی در انزوای فرهنگستان هنر خود مشغول نقاشی بوده اند!میرحسین موسوی مهره ای بود از جانب نظام سلطه، برای براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران و فتنه سال گذشته مقدمه ای بود بر تظاهرات ?? بهمن جاری.
همانطور که میدانید بحث فراماسونری میرحسین موسوی از زمان انقلاب مطرح بوده و درگیری هایی هم بین شهید آیت و دیالمه با میرحسین موسوی رخ داده بوده است.
" شهید آیت بسیار با میرحسین مخالف بود، همینطور شهید دیالمه. این 2 نفر تفکرات نزدیکی داشتند. شهید آیت میگفت، موسوی یک روز هم سابقه درست انقلابی و مبارزاتی ندارد؛ حالا چطور میتواند انقلاب ما را با حضور در وزارت خارجه، صادر کند؟! آیت اسناد و مدارکی داشت که چهره واقعی موسوی را نمایان میکرد. روزی که قرار بود موسوی به عنوان وزیر پیشنهادی امورخارجه به مجلس معرفی شود و رای اعتماد بگیرد، مرحوم شهید آیت سخت بیمار بود و چند روز غیبت داشت اما تمام اسناد خودش را جمع و جور کرده و در پوشه گذاشته بود تا به مجلس بیاید، همسرش نقل میکند و میگوید، من از آیت خواستم به مجلس نرود و استراحت کند اما او گفت، امروز(چهارشنبه 16 مرداد 1360) باید تکلیف جمهوری اسلامی مشخص شود و من باید بروم تا این اسناد و حقیقتها را برای مردم روشن کنم.
این اسناد ارتباط موسوی با [...] را اثبات میکرد اما آیت زمانی که از در منزل خارج میشود در فاصله 30 تا 40 متری بنزی مشاهده میشود که راننده آن در حال پنچرگیری است، آیت سوار اتومبیل خودش میشود که از جانب افراد مخفی در آن بنز توسط مسلسل ترور میشود و نزدیک به 65 گلوله به بدنش اصابت میکند و هنوز جای گلولهها روی در منزل او هست.
اسناد شهید آیت بعد از شهادت ایشان چه شد؟
خانم دکتر آیت میگوید، اسناد را شهید آیت پشت شیشه اتومبیل قرار داده بود اما آن ضاربان، آنها را دزدیدند. بعدا باجناق آیت دنبال پوشه میرود تا اینکه به وزارت امور خارجه میرسد، در آنجا فردی پیدا میشود و میگوید اسناد دست من است، همین جا باشید تا من آنها را بیاورم، باجناق شهید آیت چند ساعت صبر میکند اما از آن فرد خبری نمیشود تا اینکه معلوم میشود از در دیگر ساختمان فرار کرده است. پروفسور محمد مجری هم که استاد تاریخ و جغرافیا در دانشگاه سوربن پاریس بود و مدتی در ایران زندگی میکرد، میگفت یکسری اسناد دارد که از آیت و دیالمه گرفته است اما الآن هیچ خبری از پروفسور مجری ندارم و اصلا نمیدانم زنده است یا نه."
جالب است باهم نگاهی بیندازیم به چند پوستر تبلیغاتی آقایان موسوی و کروبی:
انتشار تصاویر نرگس موسوی دختر زهرا رهنورد و میرحسین موسوی بازتابهای متفاوتی داشت .
از یک سو برخی انتشار این تصاویر را کاری مشکوک و غیراخلاقی دانسته و این اقدام صراط نیوز را به نقد کشیدند و از سویی دیگر برخی بابت شفاف سازی صورت گرفته از وضعیت زندگی این کاندیدای فتنه گر تشکر کردند . در پی انشار این تصاویر که دقایقی از زندگی دختر میر حسین موسوی در ملاء عام را نشان می داد ، دانشجوی عکاسی تهیه کننده عکس های مذکور در نامه ای خطاب به صراط نیوز هدف خود از تهیه و انتشار آنها را بیان کرد .
گروه تاریخ رجانیوز: همه ما بسیاری از افراد را می شناسیم که خود را مسلمان می خوانند و از نظر فقهی نیز چنین است، ولی وقتی پای بررسی اعتقادات آنان وسط میآید، روشن می شود که آنچه آنان اسلام میخوانند و بدان معتقدند، مجموعه ای از عقاید غلط و صحیح و راست و ناراست است که با هم تلفیق شده و معجونی به وجود آورده که حتی اگر در ظاهر، اسلام باشد ولی دست کم در حقیقت نمی توان آن را چیزی جز «التقاط» نامید و طبیعی است که از چنین اعتقاداتی نباید انتظار بروز «عمل صالح» داشت.سال قبل که سخنان شهید دیالمه راجع به برخی عقاید غلط و انحرافی زهرا رهنورد بازانتشار یافت، خیلی از نگاهها به آن سمت خیره شد ولی به دلیل انبوه مسائل، واکاوی درستی در این باب صورت نگرفت. دراین نوشته نیز بطور اجمال فقط به یک گوشه از این مسئله پرداخته خواهد شد؛ ریشهها و شرایط ایجاد این عقاید در زهرا رهنورد.
شاید هیچ منبعی در این باب بهتر از سخنان خود رهنورد نباشد. او در مصاحبهای که سالها پیش انجام داده و در کتاب سیاستمداران جوان منتشر شده (سیاستمداران جوان، انتشارات اطلاعات، صفحات 253 تا 246) مفصلاً راجع به دوران کودکی و جوانی خود سخن گفته است. ما نیز مروری اجمالی خواهیم داشت بر سخنان او در همین مصاحبه.گرچه رهنورد در آن مصاحبه گفته است که پس از طی مراحل مختلف، نهایتاً «آزادانه به اسلام روی آوردم» اما در ظاهر، این اسلام تفاوتهایی با آنچه ما «اسلام ناب» میخوانیم دارد.در ادامه ریشههای این مسئله روشن تر خواهد شد.
تأثیر خانقاه و تصوفاولین ریشه های این مطلب به محل تولد او بر می گردد که ظاهراً نقشی جدی در رویکرد غیر متشرعانه او به دین داشته و به اذعان خودش بسیار بر او مؤثر بوده است: «در خانوادهای سنتی و مدرن در محله قدیمی سنتی با نام ظهیرالاسلام نزدیک خانقاه صفی علیشاه به دنیا آمدم. خانقاهی که مخصوص دراویش و عرفا بود و تأثیر زیادی روی من میگذاشت. در خانواده ما سنتهای بسیار قدیمی و در کنار آن تمام تکاپوهای نوآوری وجود داشت.»
سنتیِ مدرن!خانه رهنورد هم خانوادهای بزرگ را در خود جای داده بوده، خانواده ای که در عین «سنتی» بودن، (یعنی رعایت و دل بستن به برخی ظواهر) «مدرن» هم بوده است: «زیبایی های سنتی خانواده، چراغ های لاله مانند و شمایل حضرت علی (علیه السلام)، همه ذهن مرا پر کرده بود و من را عاشق آنها کرده بود. اما خب همواره از سنت های پوسیده بدم می آمد و همیشه در مبارزه بودم. اما در خانواده نوآوری هم بود و آن هم به دلیل وجود نظامی در خانواده بود (پدر و داییهای رهنورد، نظامی بودهاند). اما یک نکته عجیب در این خانواده بود و آن این که در متافیزیک غرق بود. یعنی از صبح تا شب به کام ما متافیزیک ریخته می شد. از داستانهای بسیار عجیب و غریب، از ورود ائمه به خانه، از خوابهای مقدس. ما تمام مدت در این چیزها غرق بودیم، ولی در عین حال نوآوریهای عجیب و غریب هم داشت. مثلاً به حجاب اعتقادی نداشت، میگفت چیز بیخودی است.»
دانشجوی بدون خط قرمز
گـــذشته از این محیط، دوره دانشجویی رهنورد هم دوره خاصی بوده که در شکل گیری شخصیتش بسیار مؤثر بوده. دوره ای که در آن برای بسیاری، مبارزه با رژیم، (آن هم تازه در صورتی که تنها به ژستی روشنفکرانه محدود نمی شد) اصل بوده و هر چیز دیگر فرع:
«آن موقعی که دانشجو بودم هیچ خط قرمزی برای خودم نداشتم. فقط آزادیخواه بودم. ... تمام فکر و ذکرم این بود که رژیم شاه را براندازیم و رژیم خوبی بیاوریم که آزادیخواه باشد. حالا چه رژیمی باشد اصلاً مهم نبود. در هر تظاهراتی هم شرکت میکردیم. هم مارکسیستها، هم ملّیها و هم مسلمانها.»
و البته نباید فراموش کرد که همین موضوع اصل گرفتن مبارزه، یکی از عللی بوده که افراد بسیاری را وارد حیطه عمل زدگی افراطی و التقاط عقیدتی نیز می کرده است، چرا که از نظر آنان فقط چیزی موجّه و درست بوده که مبارزه را توجیه می کرده: «خود من در یک فاصله کاملاً بی اعتقاد بودم. نه دین سنتی مادرم و مادربزرگم را قبول داشتم نه هیچ چیز دیگر. ... آن دین را نمی پسندیدم. به نظر من نمیتوانست براندازی کند. مسئله من این بود. به این نتیجه رسیده بودم که با اعتقادات خانواده ام کاری نمیتوان از پیش برد.»
روشنفکر روشنفکر دوست!
رهنورد در این مصاحبه از گرایشهای روشنفکری خود هم خبر داده است: «من همان اندازه که مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم میخواندم، اسلام هم میخواندم. به دنبال حقیقت و زیبایی بودم. هر جا که باشد. تمام آثار سارتر، مارکس و روشنفکران ایرانی و فروغ فرخزاد و محمد حقوقی را میخواندم.»
و ظاهراً همین گرایش عمیق بوده که او را به همکاری مطبوعاتی با احمد شاملو هم کشانده است. بگذریم که رهنورد سعی دارد از احمد شاملو (با آن همه روابط جفت و طاق با رژیم) چهرهای مبارز تصویر کند: «اولین روزنامه نگاری خودم را با احمد شاملو انجام دادم. مجله «توشه» که شاملو سردبیرش بود. روزی در راه تابلوی نشریه اش را دیدم. میدانستم که نشریه روشنفکری است. یک مقاله نقد نوشتم و رفتم آنجا. دو ساعتی پشت در اتاق سردبیری که هنوز ندیده بودمش و تنها به خاطر مبارز بودنش دوستش می داشتم نشستم، تا راه دادند. وقتی داخل اتاق شدم باز هم سرش را از روی کاغذ بلند نکرد و گفت: دختر، چه کار داری؟ گفتم: یک نقد آورده ام. مطلب را دادم و نشستم. بالاخره خواند و یک مرتبه قیافه اش عوض شد. گفت: دختر، اینها را خودت نوشتهای؟ گفتم: بله، آقا. این که چیزی نیست، بهتر از این هم بلدم. تحویل گرفت و گفت: بارکالله. باز هم بنویس و بیاور. همه را چاپ میکنیم. دو تا مقاله دیگر دادم تا این که «توشه» توسط رژیم بسته شد.»
اسلام آوردن مدرن به وسیله هنر
اما در این بین شاید جالب تر از همه، اعتقادیافتن رهنورد به اسلام باشد. او اگرچه نقل کرده که به حسینیه ارشاد رفت و آمد داشته و به کلاسهای شهید مطهری و دکتر شریعتی (خصوصاً دکتر شریعتی، حتی در حد کلاس خصوصی) میرفته است، ولی صریحاً اذعان کرده آنچه موجب «معتقد» شدن او گردیده، مطلب دیگری بوده است: «روزی که مشغول مرتب کردن کتابخانه خواهرم بودم دو تا جزوه دیدم که ترجمه سید حسین نصر [بود] به نام هنر اسلامی. من هیچ تابویی نداشتم. چه هنر کمونیستی و چه اسلامی همه را میخواندم. تا آن را خواندم خیلی خوشم آمد. همانجا در کتابخانه نشستم و تا ظهر اینها را تمام کردم. میخواهم این را بگویم که اولین آشنایی جدی من برای یک اعتقاد اصولی با هنر شروع شد. حتی برادر من که فیزیکدان بود، هرگز نتوانست مثل من به والایی های اسلام پی ببرد، اگرچه فیزیکدان ها بهتر از دیگران می توانند، لیکن زور هنر خیلی عجیب است. ... آن کتاب از هر رمانی شیرین تر و از هر منظرهای زیباتر بود. آن آدم بی شکل از لحاظ اعتقادی، با هنر، معتقد شد. وقتی که دیدم هنر اسلام این است، پس خود اسلام خیلی بالاتر است.»و از اینجا بود که آنچه او در حسینیه ارشاد می شنید و خودش درک میکرد و آنچه از دریچه هنر می یافت به آنجا برسد که او بگوید: «همه آنها دست به دست هم داد تا امروز یک مسلمان نوگرا باشم.»
دیدِ عقب مانده انقلاب اسلامی!
و البته چنین بر می آید که این مسلمان بودن از سنخی است که یک هنرمند بیشتر می تواند به آن برسد، حتی بیشتر از یک فیزیکدان! و لذا روشن است که تنها کسانی که نمیتوانند به آن برسند عناصر ارتجاعی چون دین شناسان و روحانیون هستند! چرا که آنان دین سنتی دارند و از همین جهت است که رهنورد نه به چنین دینی که از دل کارشناسی اصیل بیرون بیاید اعتقاد دارد و نه طبعاً از پیاده شدن آن خرسند میشود، به نحوی که حتی انقلاب اسلامی راهم «عقبمانده» می یابد: «تا موقعی که نگاه نوآورانه، مبارزاتی و عرفانی به دین پیدا نکردم، از آن دین سنتی بیزار بودم. ... یاد گرفته بودم ولی دین سنتی نداشتم. یعنی در مقطعی که کسانی دین سنتی داشتند، من اصلاً دین نداشتم. به نظر من نگاه اسلام در کشور ما خوب انجام نشده. انقلاب اسلامی بسیار بزرگ بود، بسیار شکوهمند بود ولی متأسفانه نگاه به دین، به جوانی و به معاصر بودن بسیار عقب افتاده است.»و از همین روست که این مسلماننوگرا و اسلام شناس نو اندیش! جهت پیشرفت ایران در انتهای مصاحبه پیشنهاداتی مطرح می کند که یکی از آنها این است: «نگاه به اسلام و دین نوآورانهتر شود» و با توجه به آنچه گفته شد می توان دریافت معنای آن چیزی نیست جز تغییر نگاه اصیل و برآمده از اسلام ناب انقلاب اسلامی به جهان.
خانواده سید محمد خاتمی از تهران، انگلیس و آمریکا در ویلایی در ترکیه گرد هم آمدند.
به گزارش جهان به نقل از مشرق، خانواده سید محمد خاتمی، عاشورا و تاسوعای امسال را ویلایی در ترکیه گذراندند.
زهره صادقی همسر و سیدعماد پسر خاتمی سه شنبه 23 آذر ( 8 محرم) سال جاری عازم ترکیه شده و لیلا و نرگس دختران خاتمی نیز که به همراه همسرانشان در انگلیس و آمریکا ساکن هستند، خود را به جمع آنان در ترکیه رساندند اما از خود سید محمد خاتمی خبری نبود.
علیرغم اینکه به علت جمع بودن همه اعضای خانواده، پیش بینی میشد که سید محمد خاتمی نیز در جمع آنان در ترکیه حضور یابد، اما به دلایل نامعلومی وی حاضر به خروج از ایران نشد.
چندی پیش برخی رسانه ها از ممنوع الخروج بودن سید محمد خاتمی خبر داده بودند اما هیچ یک از مقامات این خبر را تایید یا تکذیب نکرده بود.
سفر گروهی خانواده خاتمی به ترکیه در حالی است که پیش از این اخباری از سفرهای خانوادگی فائزه هاشمی به چند کشور از جمله برزیل؛ و محمدرضا خاتمی و همسرش زهرا اشراقی به آلمان منتشر شده بود.
به گزارش فارس، روزنامه "واشنگتنپست " در یکی از پروژههای تحقیقاتی خود نام شرکتها و سازمانهای فعال در زمینه جنگ روانی را در آمریکا فاش ساخت.
واشنگتنپست در توضیح مفهوم عملیات روانی مینویسد: عملیات روانی دربرگیرنده گسترهای از شیوههای سنتی و مدرن است. روشهای سنتی مواردی همچون پخش اعلامیه، استفاده از بلندگو، استفاده از رادیو و تلویزیون و روشهای مدرن مواردی چون استفاده از وبسایتهای اینترنتی و استفاده از رسانههایی همچون شبکههای اجتماعی اعم از آشکار و پنهان را در برمیگیرند. تمامی این روشها با هدف نفوذ بر افکار عمومی، فریب دادن افکار عمومی و مدیریت افکار عمومی بهکار گرفته میشوند.
بر اساس این گزارش، 18 سازمان دولتی و 37 شرکت خصوصی در حوزه عملیات روانی در ایالات متحده آمریکا فعالیت دارند که ذیلاً به اسامی آنها اشاره خواهد شد.
سازمانهای دولتی آمریکایی فعال و مجری عملیات روانی
سازمانهای دولتی دخیل در امر عملیات روانی در آمریکا عبارتند از:
1- فرماندهی نیروهای آمریکایی در آفریقا، که مرکزیت آن در اشتوتگارت- مورینگن قرار داشته و با 2 مرکز عملیاتی (دفتر) دارای 19 پیمانکار خصوصی است
2- نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا با مرکزیت آرلینگتون، 99 دفتر و 392 پیمانکار
3- اطلاعات نیروی هوایی آمریکا، با مرکزیت آرلینگتون، 113 دفتر و 153 پیمانکار
4- اطلاعات ارتش آمریکا با مرکزیت فورت بلویر، 93 دفتر و 120 پیمانکار
5- فرماندهی مرکزی نیروهای نظامی آمریکا با مرکزیت تامپا، 6 دفتر و 64 پیمانکار
6- آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا با مرکزیت مکلین، 36 دفتر و 114 پیمانکار
7- آژانسهای دفاعی ایالات متحده با مرکزیت آرلینگتون، 78 دفتر و 332 پیمانکار
8- آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا با مرکزیت آرلینگتون، 22 دفتر و 317 پیمانکار
9- فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا در اروپا با مرکزیت اشتوتگارت - وایهینگن با 2 دفتر و 11 پیمانکار
10- ستاد مشترک نیروهای مسلح با مرکزیت آرلینگتون، 6 دفتر و 45 پیمانکار
11- نیروهای خنثیسازی مواد منفجره با مرکزیت آرلینگتون، 4 دفتر و 68 پیمانکار
12- فرماندهی شمال نیروهای مسلح آمریکا با مرکزیت کلورادو اسپرینگز، 13 دفتر و 56 پیمانکار
13- آژانس امنیت ملی با مرکزیت اف.تی.مید، 19 دفتر و 484 پیمانکار
14- فرماندهی نیروهای آمریکایی در اقیانوس اطلس، با مرکزیت کمپ اچ. ام. اسمیت، 6 دفتر و 27 پیمانکار
15- فرماندهی عملیات ویژه با مرکزیت تامپا، 12 دفتر و 125 پیمانکار
16- فرماندهی جنوب نیروهای مسلح آمریکا، با مرکزیت میامی، 9 دفتر و 29 پیمانکار
17- وزارت خارجه ایالات متحده با مرکزیت واشنگتن دی سی، 9 دفتر و 146 پیمانکار
18- فرماندهی راهبردی نیروهای مسلح آمریکا با مرکزیت اوهاما، 14 دفتر و 99 پیمانکار
شرکتهای پیمانکار خصوصی آمریکایی فعال و مجری عملیات روانی
شرکتهای خصوص نام برده شده در این گزارش، به عنوان شرکتهای فعال در زمینه جنگ روانی عبارتند از:
1- شرکت سیستمهای قرن بیست و یکم، واقع در اوماها در ایالت نبراسکا، تاسیس شده به سال 1996، دارای 101 تا 500 نفر پرسنل و درآمد سالانه کمتر از 100 میلیون دلار، صاحب سه دفتر و پیمانکار 5 سازمان دولتی
2- شرکت راهکارهای پیشرفته سی4، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2002، دارای 101 تا 500 پرسنل و درآمد سالانه کمتر از 100 میلیون دلار، 12 دفتر و پیمانکار 5 سازمان دولتی
3- شرکت مدیریت جهانی "آل سورس "، واقع در سیراویستا در ایالت آریزونا، تاسیس شده در سال 2005 که تعداد پرسنل و درآمد آن همچون دو مورد فوق بوده، دارای 5 دفتر و پیمانکار 5 سازمان دولتی است
4- شرکت "آرشیمدز گلوبال "، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا که در سال 2005 تاسیس شده و تعداد پرسنل و درآمد سالانه آن در این گزارش نیامده است. این شرکت تنها یک دفتر داشته و پیمانکار 5 سازمان دولتی است
5- شرکت سیستمهای "بی ای ای "، واقع در راکویل در ایالت مریلند، تاسیس شده به سال 1948، دارای بیش از 10000 پرسنل و بین 10 تا 50 میلیارد دلار درآمد سالانه، 64 دفتر کاری و پیمانکار 22 سازمان دولتی
6- شرکت فنآوریهای بلکبرد، واقع در هرندن در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1997، دارای بین 101 تا 500 پرسنل، درآمد نامشخص، 11 دفتر و 10 کارفرمای دولتی
7- شرکت بینالمللی کالهون، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2005، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 6 دفتر کاری و 6 کارفرمای دولتی
8- شرکت سلستار، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2001، دارای بین 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر کاری و 4 کارفرمای دولتی
9- شرکت فنآوریهای همگرا، واقع در بالتیمور در ایالت مریلند، تاسیس شده به سال 1997، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 4 کارفرمای دولتی
10- شرکت کیوبیک، واقع در ساندیگو در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال 1949، دارای بین 5000 تا 10000 پرسنل، 70 میلیون تا یک میلیارد درآمد سالانه، 6 دفتر کاری و 12 کارفرمای دولتی
11- گروه سیبریکس، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2002، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد ماهانه، یک دفتر کاری و 2 کارفرمای دولتی
12- شرکت مشاوره دیلیجنت، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2001، دارای بین 26 تا 100 پرسنل و کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، یک دفتر و 3 کارفرمای دولتی
13- شرکت داینتیکس، واقع در هانتسویل در ایالت آلاباما، تاسیس شده به سال 1974، دارای 501 تا 2000 پرسنل و بین 100 تا 750 میلیون دلار درآمد سالانه، 7 دفتر و 10 کارفرمای دولتی
14- شرکت خدمات اسپیال، واقع در پنلاسپارک در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2003، دارای بین 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 7 کارفرمای دولتی
15- شرکت فولکرا ورلدواید، واقع در آرلینگتون در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 2004، دارای پرسنل و درآمد همچون ریف 14، یک دفتر کاری و 7 کارفرمای دولتی
16- شرکت گیتس، واقع در آلکساندریا در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1997، دارای 101 تا 500 پرسنل، دارای کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، یک دفتر و یک کارفرمای دولتی
17- شرکت جنرال دینامیکس، واقع در فالز چرچ در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1952، دارای بیش از 10000 پرسنل، بین 10 تا 50 میلیارد دلار درآمد، 100 دفتر کاری و 32 کارفرمای دولتی
18- شرکت آیبیست، واقع در فوتهیل رنچ در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال 1986، دارای بین 100 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار، 7 دفتر کاری و 6 کارفرمای دولتی
19- شرکت اینو، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2003، دارای 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 2 دفتر کاری و 4 کارفرمای دولتی
20- شرکت راهکارهای مرکزی آی او، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2002، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، یک دفتر کاری و 3 کارفرمای دولتی
21- شرکت آیتیتی، واقع در مکلین در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 1995، دارای بین 501 تا 2000 پرسنل و بین یکمیلیارد تا 10 میلیارد دلار درآمد، 52 دفتر کاری و 17 کارفرمای دولتی
22- شرکت مدیریت جیبی، واقع در الکساندریا در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1990، دارای 101 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 6 دفتر کاری و 9 کارفرمای دولتی
23- شرکت ارتباطات ال3، واقع در شهر نیویورک، تاسیس شده به سال 1997، دارای بیش از 10000 پرسنل، درآمد سالانه بین 10 تا 50 میلیارد دلار، 96 دفتر کاری و 29 کارفرمای دولتی
24- شرکت صنایع لئونی، واقع در پسیفیک پالیسیدز در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال 2001، دارای بین 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر کاری و 8 کارفرمای دولتی
25- شرکت بینالمللی منتک، واقع در فیرفاکس در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1968، بین 5000 تا 10000 پرسنل، یک تا 10 میلیارد دلار درآمد سالانه، 81 دفتر و 28 کارفرمای دولتی
26- شرکت مک نیل، واقع در اسپرینگفیلد در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1985، بین 501 تا 2000 پرسنل، 100 تا 750 میلیون دلار درآمد سالیانه، 13 دفتر کاری و 11 کارفرمای دولتی
27- شرکت خدمات مریتک، واقع در سنآنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2002، دارای بین 26 تا 100 کارمند، کمتر از 100 میلیون دلار دلار درآمد سالانه، 2 دفتر کاری و 3 کارفرمای دولتی
28- شرکت نورتروپ گرامن، واقع در لس آنجلس در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده در سال 1939، دارای بیش از 10000 پرسنل و بین 10 تا 50 میلیارد دلار درآمد سالیانه، 98 دفتر کاری و 27 کارفرمای دولتی
29- شرکت سیستمهای امگا، واقع در فونیکس در ایالت آریزونا، تاسیس شده در سال 1998، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیرون دلار درآمد، 3 دفتر و 4 کارفرمای دولتی
30- شرکت اس4، واقع در بورلینگتون در ایالت ماساچوست، تاسیس شده به سال 1996، دارای بین 101 تا 500 پرسنل، درآمد نامشخص، 10 دفتر و 12 کارفرمای دولتی
31- شرکت سیلوربک7، واقع در وودبریج در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 2005، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 7 دفتر کاری و 7 کارفرمای دولتی
32- شرکت خدمات مهندسی نرمافزار، واقع در بلویو در ایالت نبراسکا، تاسیس شده در سال 1991، دارای 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 3 دفتر کاری و 4 کارفرمای دولتی
33- شرکت بینالمللی اساواس، واقع در رستون در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 1989، دارای بین 501 تا 2000 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 6 کارفرمای دولتی
34- شرکت اس آر سی، واقع در سراکاز شمالی در ایالت نیویورک، تاسیس شده در سال 1957، دارای بین 501 تا 2000 پرسنل، بین 100 تا 750 میلیون دلار درآمد، 21 دفتر کاری و 10 کارفرمای دولتی
35- شرکت سینتراس، واقع در هرندن در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 1999، دارای 501 تا 2000 پرسنل و کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 2 دفتر کاری و 15 کارفرمای دولتی
36- گروه تحلیل، واقع در فالزچرچ در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 2001، دارای 101 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 6 دفتر کاری و 7 کارفرمای دولتی
37- شرکت وایکین، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده در سال 2006، دارای 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 7 دفتر کاری و 8 کارفرمای دولتی
دشمن شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری (2)
مقام معظم رهبری برخی ازراهکارهایی که دشمنان در جهت براندازی نظام به آن رو آورده اند، را اینگونه بر شمرده اند :
1. تضعیف و تخریب باورهای دینی.
حـفـظ هـویـت فـرهـنـگـی و دیـنـی نـشـانـه ای از شـخـصـیـت و استقلال ملتهاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملتها است. اعتقاد به حفظ (هویّت دینی ) و دفاع از آن تـا پـای جـان، نـظـام نـوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پایدار نمود. اگر دشمن بتواند این اعتقاد را از ذهن مردم بزداید، مـقـاومـتها و ایـثـارهـا و فداکاریها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و کشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آیت الله خامنه ای در این باره میفرماید:"آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند."13 و براین اساس " تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایههای ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند."14
2. تضعیف ارکان نظام اسلامی
بـعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای خودجوش انقلابی،فعّالیّتهای خود را شروع کرده، و با الهام از رهنمودهای رهبری نظام به کار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازی نظام اسلامی، تضعیف و تخریب این ارکان نظام میباشد که نقش مهمّی در تداوم پیروزی انقلاب ایفا میکردند. ازمهمترین اهداف دشمن در این زمینه تضعیف اصل ولایت فقیه بوده است. اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری اسلامی به شمار میرود؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سببِ امتیاز آن از نظامهای مـوجـود دنـیـا شـده اسـت ؛ بـه همین دلیل این رکن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،که گاه توسط عوامل داخلی دست به انجام آنها میزند. رهبری دراین باره میفرماید." استکبار جهانی این بار تصور کرد که میتواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا میداند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئههای آنها نقش بر آب خواهد شد."15
ایشان درادامه میفرماید "رهبری یعنی آن نقطهای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل میشود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا میکند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا میکند و به مردم امید میدهد. در برابر توطئه سیاسی بینالمللی میایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئهگران قرار میدهد و دشمن را وادار به عقب نشینی میکند، رهبری در برابر اختلافافکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه میشود و دستها را در دست هم میگذارد."16
3. تضعیف روحانیت
بـیتـردیـد حـضـور روحانیتِ آگاه و متعهد، در خیل عظیم نیروهای مردمی، نقش مهمی در پیروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـفا کرد. پیش قراولانی که در راه اعتلای کلمة اللّه و احیای اسلام ناب محمدی (ص ) از هـیـچ کـوشـشی دریغ نکرده و هم چون مراد و مقتدای خود، جان بر کف پذیرای هر گونه خـطر گردیدند. به همین دلیل هم آماج حملات دشمنان و وابستگان آنها قرار گرفتند. ازاین رو رهبری میفرماید." دشمنان اسلام از مقابله با نظامی که منافع نامشروع استکبار را در منطقه برهم زده است، دست نخواهند کشید و با آن آشتی نخواهند کرد. تجربههای شکستخورده آنان سبب شده است که روشهای خود را در مقابله با ملت ایران پیچیدهتر کنند و امروز به این نتیجه رسیدهاند که برای زدن و کوبیدن انقلاب، باید به سراغ حوزههای علمیه و دانشگاهها و یا یک فرد معمم بروند، تا بلکه از طریق آنها به هدف خود برسند، اما توطئهگران از بیداری حوزه و دانشگاه و هوشیاری بزرگان این کشور غافل بودند."17
4. القای ناکارآمدی دین
القای ناکارآمدی دین، از سوژههای مهمی بود که در جهت از بین بردن هویت دینی نظام اسلامی توسط بیگانگان در دستور کار قرار گرفت. طرح شبهاتی در خصوص محدودیّت قلمرو احکام دیـنـی و نفی جاودانگی احکام اسلامی، نمونه ای از این حرکت دشمن در جهت القای ناکارآمدی دین محسوب میگردد که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود.
اسلامِ هزار و چهارصد سال پیش در مورد مفاهیم اجتماعی امروز نظر ندارد و اگر هم مطلبی داشته باشد قرائتها از آن متفاوت است و در تعارضِ با هم، همه ساقط میشوند.
فـقـه قـابـلیـت اجـرا در هـمـه زمـانها را نـدارد و حکومت دینی به معنی اجرای احکام شریعت نیست
": استکبار در سی سال اخیر همه امکانات سیاسی ـ اقتصادی و نظامی خود را برای نابود کردن انقلاب اسلامی به کار گرفته است اما به این نتیجه رسیده که حمایت بی دریغ ملت و اتکای نظام اسلامی به ایمان عمیق مردم، از بین بردن جمهوری اسلامی را ناممکن کرده است و به همین علت با همه توان، خنثی کردن وجهه ضداستکباری و کاهش محتوای دینی و روح انقلابی نظام را دنبال میکند که این واقعیت هوشیاری کامل ملت و مسئولان را میطلبد"18
5. تفکیک دین از سیاست
پـیـروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـران توانست معادلات سیاسی جهان را برهم زده و با ارائه نوعی حـکـومـت دینی، دین را در تمام عرصهها مطرح کند. ظهور این حکومت دینی که بیانگر جامعیت دین اسلام بود، بیگانگان را به فکر مقابله با این جریان دینی انداخت.
"دشمنان اسلام درطول یک قرن و نیم گذشته سعی کرده بودند اسلام رابه طورکلی ازعرصه زندگی جامعه بیرون رانده و باطرح نظریه جدایی دین ازسیاست، دینداری رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند و با حذف اسلام ازصحنه سیاست جهان، کشورهای اسلامی راعرصه غارتگریها و تاخت و تازهای سیاسی خود نمایند."19
6. شکست و نابودی اسلام و نظام اسلامی
ایـمـان و بـاورهـای دیـنـی مـسـلمـانـان هـمـواره مـهم ترین نقش در پیروزی مسلمانان و حفظ روحیه ایستادگی و مقاومت ملتهای مورد ستم بوده است. باید اذعان کرد پیروزی انقلاب اسلامی نوید حضور دوباره دین و نظام مبتنی بر احکام دینی را بشارت داد.
تـاریـخ گـواه خـوبـی بـر این ادعا است که استکبار جهانی و وابستگانش نسبت به انقلابها و نـهـضـتهایـی کـه مـبـتنی بر مکتب بوده اند سخت دشمنی کرده، حیات این انقلابها را مساوی با زوال و نابودی خود میدانند. " آنچه که بدخواهان ودشمنان این ملت درپی آن هستند، سلب این انگیزه وایمان ازمردم است"20
برخی از شیوههای دشمن در مبارزه با نظام اسلامی در بیانات مقام معظم رهبری :
در مـوضـوع دشـمـن شـنـاسـی، تـوجه به شیوه و روش دشمنان در جهت براندازی نظام اسلامی بسیار مهم است. ازمهمترین شیوه دشمن عبارتنداز؛
1. تحقیر فرهنگ اسلامی
دشمن به خوبی درک کرده است که اگر ملتی از نظر فرهنگی، اتکاء به فرهنگ خود نداشته باشد زمینه فروپاشی استقلال فکری آنها و در نتیجه پذیرفتن همه نوع زمینههای استعماری توسط آنان، فراهم خواهد بود. رهبر انقلاب، تهاجم و شبیخون فرهنگی را از جمله علائم تلاش جبهه استکبار برای بی محتوا کردن نظام اسلامی خوانده و تأکید کرد "درک هوشمندانه این موضوع و دفاع از "ارزشهای اسلامی و انقلابی"، وظیفه اینجانب و مردم است که به فضل الهی، مردم، امروز با هوشیاری، درک بالا و قدرت تحلیلِ تحسین برانگیز، در صحنه حاضرند"21
2. استفاده از روشهای گوناگون تبلیغی
تـبـلیغات و جنگ روانی از کارآمدترین روشهای دشمن برای دست یابی مجدد به منافع از دست رفته خود در ایران است. رهبری میفرماید." یکی ازتوطئهها و تهدیدهای دشمن، ایجاد اختلاف بین و دردرون کشورهای اسلامی است. در واقع، بهترین ابزار و وسیلهای که دشمن دراختیاردارد، این است که بین مسلمین اختلاف ایجاد کند"22
3. ترویج آزادی وارداتی
از شیوههای دیگر دشمن در جهت رسیدن به مقاصد و نیّات پلید خویش، ترویج آزادی وارداتی (اشـاعـه بـی بـنـد و بـاری و فـساد) میباشد. جریان تاریخی فروپاشی تمدن اسلامی در (اندلس ) سند گویایی است که پرده از حرکات پنهانی دشمن برمی دارد. مقام معظم رهبری معتقد است درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوتهای اصولی واساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب ان وجود دارد. و اگر بخواهیم نسبتی بین تفاوت آزادی درغرب و اسلام ارائه دهیم این نسبت عموم و خصوصی من وجه خواهد بود. "درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوتهای اصولی و اساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب آن وجود دارد.... اسلام در برخی از زمینهها دایره را از این محدودتر میکند و در بعضی از زمینهها آن را گسترش میدهد و به اصطلاح طلبگی، بین نظر اسلام و نظر رایج دردنیای غرب درباب، آزادی، عموم و خصوص من وجه است. دربرخی ازچیزها مانظر غرب رابسیار محدود، تنگ بینانه و دربعضی ازامور آن رابیش ازحد وسعت یافته و نزدیک به بی بند و باری میدانیم 23
ایشان میفرماید "یک انسان برای اینکه آزاد باشد کافی نیست که زیرسلطه انسان دیگر یا حکومت جبارنباشد، بلکه لازم است که زیر سلطه قوه غضبیه و شهویه خودش هم نباشد انسانی که براثر ضعف،ترس، طمع، حرص و شهوات نفسانی مجبور میشود تحمیلات و محدودیتهایی را قبول کند آن انسان هم درحقیقت آزاد نیست"24
4. تفرقه افکنی
از قدیمی ترین و مؤ ثرترین شگردها و شیوهها جهت مقابله با یک حکومت و در نهایت براندازی آن، ایجاد (تفرقه ) در بین اقشار گوناگون آن ملت میباشد.
دشمنان جمهوری اسلامی، از همان آغاز، به این شیوه روی آوردند.رهبری میفرماید." استکبارتلاش میکند تک تک دولتها و حکومتهای اسلامی را با چیزهای جزیی و با وعده ای واهی ازبدنه دنیای اسلام جدا کند ووضع همین چیزی میشود که هم اینک درجهان اسلام وجود دارد"25
5. ایجاد ناامنی و هرج و مرج
از دیگر شیوههای دشمن جهت مقابله با نظام اسلامی، ایجاد ناامنی و هرج و مرج میباشد. ایجاد نـاامـنـی زمـیـنـه مـنـاسـبـی بـرای تـضـعـیـف روحـیـه مـقاومت و ایستادگی مردم خواهد بود و توجه کارگزاران نظام را از موضوعات کلیدی و اصلی به موضوعات فرعی و جنبی سوق میدهد.
دلسـرد و ناامید کردن مردم، ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به مسؤ ولان نظام، اعلام وجود مشکلات، مـوانـع و تـنـگـناهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و القای این که این مشکلات حـل نـشـدنی است، برخی از مواردی است که با پیروزی انقلاب اسلامی از طریق دشمن، در جهت ایـجاد ناامنی به کار گرفته شد. "امروزاگر دردنیا ظلم وجود دارد، اگرسلطه وجود دارد، امروز اگرتمدن خشن غربی، دنیا را پرکرده است وغارت اموال ملتها به وسیله مراکز جهانی وجود دارد، اینها به خاطر وجود هرج ومرج وانزوای اخلاق انسانی است"26
6. به کارگیری ابزاری روشنفکرنماها و احزاب
بـرجـسـتـه تـریـن ویـژگـی انـقـلاب اسـلامـی ایران، احیای هویت دینی بود که با رهبریهای خردمندانه امام به ثمر نشست. دشمن که برای نابودی این هویت دینی از همه ترفندها و حیلهها اسـتـفـاده کـرده بـود، ایـن بـار بـه فـکـر اسـتـخـدام تـعـلیـم یـافـتـگـانِ فـرهـنـگ غرب، یعنی روشـنـفـکـرنـمـاهـای وابـسـته افتاد. این افراد وابسته که توسط بیگانگان انتخاب میشوند، نسل جوان را آماج تیرهای زهرآگین استعمار قرار میدهند و ضمن دفاع از فرهنگ غربی و ره آورد آن، دیـن و فرهنگ دینی را زیر سؤ ال میبرند. رهبری در مورد روشنفکر درایران میفرماید: "من بارها گفتهام که روشنفکری در ایران، بیمار متولّد شد. مقوله روشنفکری، با خصوصیّاتی که در عالم تحقّق و واقعیّت دارد - که در آن، فکر علمی، نگاه به آینده، فرزانگی، هوشمندی، احساس درد در مسائل اجتماعی و بخصوص آنچه که مربوط به فرهنگ است، مستتر است - در کشور ما بیمار و ناسالم و معیوب متولّد شد. چرا؟ چون کسانی که روشنفکران اوّلِ تاریخ ما هستند، آدمهایی ناسالمند."27
برخی راه حلهای مبارزه با دشمن در بیانات مقام معظم رهبری :
از مهمترین راه حل مبارزه با دشمن ازمنظر و نگاه رهبری، توجه به سه اصل اساسی است:
1. هوشیاری و درک موقعیت
2. جرأت اقدام و نترسیدن از سختیها و خطرها
3. ایمان و امید به آینده
ایشان نسبت به این سه اصل میفرماید " هوشیاری و درک موقعیت ـ جرأت اقدام و نترسیدن از سختیها و خطرها ـ و ایمان و امید به آینده سه درس مهم [هستند] این درسهای مهم، راهگشای امروز و آینده ملت و کشور است".28
ایشان از یک طرف از مردم میخواهد که هوشیار باشند زیرا "دشمن گاهی با ده واسطه یک فرد ساده لوح و بیچارهای را تحریک میکند که حرفی را بزند و یا موضعگیری غلط و ناشیانهای را انجام دهد؛ و ممکن است چنین فردی، حتی خودش هم نداند که عامل دشمن است. بنا بر این باید هوشیار بود؛ و من امیدوارم که ملت ایران در شناخت دشمن اشتباه نکند. دشمن، استکبار جهانی است. دشمن، آمریکاست و دشمن، صهیونیستها هستند."29
وازطرف دیگرعلاوه برهوشیاری وآگاهی مردم، آمادگی لازم جهت مبارزه با دشمنان اسلام را داشته باشند." ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روشهای خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیدهتر میکند، باید بر هوشیاری و آگاهی خود بیفزاید و با آمادگی معنوی، فکری، سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند."30
پی نوشت ها:
13- .بیانات در دیدار اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان 14/3/82.
14- بیانات رهبری در تاریخ 20/3/1380
15- همان، درتاریخ ????/??/??.
16- همان.
17- بیانات رهبری در اجتماع بزرگ نیروى مقاومت بسیج مردمى به مناسبت سالروز تشکیل بسیج: ????/??/??
18- دیدار هزاران نفر از مردم مؤمن و انقلابی آذربایجان شرقی ????/??/??.
19- به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب، 21/11/1377.
20- بیانات رهبری در تاریخ 20/3/1380.
21- همان.
22- بیانات رهبری در 24مرداد 1374.
23-همان
24-همان
25-بیانات رهبری در 5/6/1380
26-همان، 21/8/1380.
27-همان
28-همان
29-همان
30-همان
منابع :
سایت دفتر مقام معظم رهبری
مقالات کیهان
سایت تبیان
سایت شهید آوینی
سایت بچه های قلم
دشمن شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری (1) در سال 1357 مهمترین اتفاق برای ایران و ایرانی اتفاق افتاد. انقلاب اسلامی ایران به ثمر رسید. انقلابی که در ابعاد گوناگون، منشاء پیامدهای بنیادی و شگرفی در سـطـح جهان گردید و علاوه بر آن، به انسان کرامت، به مسلمانان شوکت و به مؤ منان عزّت و عظمت بخشید. ضرورت دشمن شناسی بی شک دشمن شناسی از محوری ترین مباحث در موضوع دفع تهدیدها و دفاع از یک ملت بشمار می آید. چه بسا امتهایی که در طول تاریخ در اثر غفلت از دشمنان و فقدان آگاهی و بصیرت لازم سیاسی و اجتماعی در شناخت توطئه های بیگانگان و اتخاذ مواضع به موقع و صحیح توسط نخبگان و خواص آن جامعه به سرنوشتی هلاکت بار منجر گردیده اند. اقسام دشمنان در یک تقسیم بندی کلی دشمنان ملت بزرگ و انقلابی ایران را در شرایط کنونی می توان به دو بخش دشمنان درونی و بیرونی تقسیم نمود «ما دو دشمن داریم؛ یک دشمن، دشمن درونی است، یک دشمن، دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناک تر است. (4)» تشریح ابعاد مختلف دشمن درونی ازجمله عوامل عقب ماندگی ملت ها که زمینه تسلط بیگانگان را بر منابع مادی و معنوی یک کشور فراهم می سازد، پدیده شوم تنبلی اجتماعی و عدم خودباوری و اعتماد به نفس در یک ملت می باشد که رهبر معظم انقلاب با نگاه نافذ خود از آن بعنوان دشمن درونی ملت بزرگ ایران یاد نموده و می فرمایند: «اگر ملتی این بیماری ها را داشته باشد، این ملت پیشرفتش ممکن نیست، اگر ملتی مردمش تنبل باشند، ناامید باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همدیگر پیوند نداشته باشند، به همدیگر بدبین باشند، از آینده ناامید باشند، چنین ملتی پیش نخواهد رفت، اینهامثل موریانه ای که در درون پایه بنا بیفتد، بنا را ویران می کند.» تشریح ابعاد مختلف دشمن بیرونی و برنامه های آن رهبر معظم انقلاب دشمن بیرونی ملت ایران را نظام سلطه بین المللی دانسته و جنگ روانی، جنگ اقتصادی و همچنین مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی کشور را ازجمله محورهای مهم برنامه های دشمن بیرونی ارزیابی نمودند «دشمن بیرونی عبارتست از نظام سلطه بین المللی، یعنی همان چیزی که به آن استکبار جهانی می گوییم... امروز مظهر این دشمن عبارتست از شبکه صهیونیسم جهانی و دولت کنونی ایالات متحده آمریکا. (5)» تشریح ابعاد مختلف جنگ روانی دشمن یکی از مهمترین ابعاد جنگ دشمنان بیرونی، بهره گیری از جنگ روانی می باشد که در آن تلاش بر این است که با طراحی قبلی و حتی المقدور بدون بکارگیری از ابزار نظامی به نتایج موفقیت آمیز یک جنگ تمام عیار در عرصه دیپلماسی، سیاسی فرهنگی اجتماعی دست یافت در تعریف جنگ روانی آمده است: «عملیات روانی شامل اقداماتی از پیش تعیین شده برای انتقال اطلاعات و شواهد معین به مخاطبین با هدف تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه ها، اهداف و نیز تأثیر بر رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد می باشد. (7)» سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت، خواست دیگر دشمن از جمله نکات مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردند تلاش آنان برای سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت می باشد و در این زمینه ضمن حمایت خاص از تلاشهای بی وقفه دولت فرمودند: «اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است که دشمنان می خواهند نباشد دشمنان می خواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بی اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه دشمن را خنثی کنید. من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت می کنم، این حمایت، بی دلیل و بی حساب و کتاب نیست، اولاً جایگاه دولت در نظام جمهوری اسلامی و در نظام سیاسی کشور ما جایگاه بسیار مهمی است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد، بعد هم این جهت گیری های دینی و این ارزشگرایی انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد سخت کوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهای استانی، جهت گیری عدالت ورزی مردمی، اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این کارها را می دانم، من به خاطر این چیزها از دولت حمایت می کنم. (12)» پی نوشت ها: 1- غررالحکم ج5 ص344 منابع و مآخذ :
در این میان حرکتی انجام شد که باید روی آن تفکر بیشتری کرد،. آن هم خط بطلان کشیدن بر منافع بیگانگان است. این امر باعث ساخته شدن دشمنانی برای انقلاب اسلامی شد. دشمنان پس از پیروزی انقلاب آرام نشسته و همواره در تولید طرح و نقشههایی جدید در جهت دست درازی به خاک، هویت، فرهنگ و منافع ملت ایران بوده و هستند.
به طور قطع و یقین ازجمله عوامل مهم ناکامی بیگانگان در مقابله با انقلاب اسلامی نگاه نافذ و بصیرت بالای رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران در شناسایی دشمنان و روش های دشمنی آنان با انقلاب اسلامی بوده است . از این رو در این نوشتار در تلاش آنیم هستیم تا دشمن را با کنکاشی در سخنان مقام معظم رهبری شناسایی کنیم.
امیر مؤمنان علی(ع) در کلام خود دراین باره می فرمایند: «من نام عن عدوه انبهته المکاید.(1)» (کسی که در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حیله های (غافلگیرانه دشمن) او را از خواب بیدار می کند)
در همین رابطه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند: «نباید غافل باشیم، ما باید بیدار باشیم و توطئه های آنها را قبل از اینکه با هم جمع بشوند، خنثی کنیم. (2)»
همچنین رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اولین روز سال 86 در مشهد مقدس در این باره می فرمایند: «یک ملت باید دشمن را بشناسد، نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن تجهیز کند. (3)»
«امروز دشمنان بیرونی ما هم برای ملت ایران نقشه دارند. ما سیاست های پنج ساله خودمان را تعریف می کنیم، افق چشم انداز بیست ساله را تعریف می کنیم، برای اینکه راه را مشخص کنیم، دشمن ما هم همین طور، او هم برای ما برنامه دارد، او هم سیاستی دارد، باید سیاست او را بشناسیم. من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم: «اول جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. (6)»
آنچه می توان از آن بعنوان مهمترین محورهای عملیات روانی دشمن در کلام رهبر معظم انقلاب نام برد عبارتند از:
1- مرعوب کردن مسئولین، شخصیتهای سیاسی و نخبگان کشور
2- تضعیف اراده عمومی مردم.
3- تغییر درک صحیح مردم از واقعیت های موجود جامعه.
4- سلب اعتماد ملت از مسئولین کشور.
5- ترویج شایعه تحریم و فشار اقتصادی بر کشور.
6- ترویج شایعه بکارگیری ابزار خشونت بر علیه ملت ایران.
7- عوض کردن جای متهم و مدعی با ابزار تبلیغاتی و رسانه ای.
8- ترساندن ملت های منطقه از ملت ایران و انقلاب اسلامی.
9- دامن زدن به اختلافات مذهبی، قومی، جناحی، سیاسی و رقابت های صنفی
یکی از ابزارهای مهم دشمن در جنگ روانی ایجاد اختلاف و تشتت آراء در بین یک ملت با بهره گیری از گروهها، شخصیت ها و جریانات سیاسی وابسته به خود می باشد که رهبر معظم انقلاب در کلام خود این دسته از عناصر سیاسی را نصیحت دوستانه نموده و فرمودند: «من به همین مناسبت به عناصر سیاسی داخلی هم دوستانه نصیحت می کنم، مراقب باشند، طوری حرف نزنند، طوری موضعگیری نکنند که به مقاصد دشمن در این جنگ روانی کمک شود. (8)»
به همین مناسبت مقام معظم رهبری در موضوع فناوری هسته ای نیز به عده ای که در داخل کشور همان حرف های دشمن را تکرار می کنند نصیحت کرده و فرمودند: «عده ای می نشینند همان حرف دشمن را تکرار می کنند که: آقا! چه لزومی دارد؟... همانهایی که ملی شدن نفت را که به وسیله دکتر مصدق و مرحوم آیت الله کاشانی انجام گرفت، امروز تمجید می کنند- که آن کار، نسبت به این کار کوچک بود؛ این از او بزرگتر است- همانها امروز نسبت به انرژی هسته ای همان حرفی را می زنند که مخالفین مصدق و کاشانی آن روز می گفتند. (9)»
در این زمینه مواضع برخی جریانات سیاسی داخلی که در واقع با موضع گیری خود بخشی از عملیات روانی دشمن را در داخل کشور کلید می زنند قابل تأمل است که چگونه پس از صدور قطعنامه 1737 شورای امنیت بر علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران برخی احزاب و جریانات سیاسی با اتخاذ مواضع منفعلانه در جهت اهداف جنگ تبلیغاتی و روانی دشمن گام برمی دارند که بعنوان نمونه می توان به بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اشاره نمود که در بخشی از آن آمده است: «دولت نهم با افراطی گری و بی منطقی خود در حوزه سیاست خارجی و پرونده هسته ای، مصالح و منافع یک کشور را در معرض تاراج قرار داده است. (10)»
این درحالی است که در همین ایام روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضای دائم شورای امنیت می نویسد: «این شورا به جنگ اراده یک ملت رفته است و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای با غرب، به میدان آمدن خواست و اراده ملی است، اراده ای که چون متکی بر پشتوانه یک ملت است به هیچ وجه شکستنی نیست. (11)»
2- صحیفه نور ج7 ص48
3- مقام معظم رهبری- اول فروردین 1386- مشهد مقدس
4- همان
5- همان
6- همان
7- فصلنامه علمی تخصصی عملیات روانی- شماره دوازدهم ص41
8- مقام معظم رهبری- اول فروردین 1386- مشهد مقدس
9- همان
10- هفته نامه صبح صادق- 20فروردین 86
11- همان
12- مقام معظم رهبری- اول فروردین 86- مشهد مقدس
سایت دفتر مقام معظم رهبری
مقاله ای در روزنامه کیهان- 15فروردین ص7
سایت بچه ها ی قلم
سایت تبیان
هفته نامه کمیل
سایت آوینی
رهبری خواص را به دو دسته تقسیم مینمایند.
1. خواص جبهه حق: عدّهای اهل فکر و فرهنگ و معرفتند و برای جبهة حق کار میکنند. فهمیدهاند حق با کدام جبهه است. حق را شناختهاند و بر اساس تشخیص خود، برای آن، کار و حرکت میکنند.5
این نوع از خواص نیز خود به دودسته قابل تقسیم است:
الف: یک نوع کسانی هستند که در مقابله با دنیا، زندگی، مقام، شهوت، پول، لذّت، راحت، نام و همة متاعهای خوبْ قرار دارند. و به راحتی میتوانند ازآن دست بکشند. "منتها اگر در مقابل این متاعها و بهرههای زندگی، خدای ناخواسته آن قدر مجذوب شدید که وقتی پای تکلیفِ سخت به میان آمد، نتوانستید دست بردارید، واویلاست! اگر ضمن بهره بردن از متاعهای دنیوی، آنجا که پای امتحان سخت پیش میآید، میتوانید از آن متاعها به راحتی دست بردارید، آن وقتْ حساب است."6 از منظررهبری، اگر این نوع از خواص درجامعه در اکثریت باشند، هیچ وقت جامعة اسلامی به سرنوشت جامعة دوران امام حسین(ع) مبتلا نخواهد شد و مطمئنّاً تا ابد بیمه است.
ب: یک نوع کسانی هستند که درمقابله با دنیا و زندگی، پایشان میلرزد و به راحتی نمیتوانند ازآن دست بکشند. اگر این نوع از خواص در جامعه در اکثریت باشند،جامعه به سرنوشت بدی دچار خواهد شد."اما اگر قضیه به عکس شد و نوع دیگرِ خواصِ طرفدار حق ـ دل سپردگان به متاع دنیا. آنان که حق شناسند، ولی در عین حال مقابل متاع دنیا، پایشان میلرزد ـ در اکثریت بودند، وامصیبتاست!"7
وجود این نوع ازخواص، باعث میشود که جامعه شاهد، فاجعهای بنام شهادت امام حسین(ع) باشد. "وقتی خواصِ طرفدارِ حق، یا اکثریت قاطعشان، در یک جامعه، چنان تغییر ماهیت میدهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا میکند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمیایستند و از حق طرفداری نمیکنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسینبنعلی(ع) ـ با آن وضع ـ آغاز میشود. حکومت به بنیامیّه و شاخة مروان" و بعد به بنیعبّاس و آخرش هم به سلسلة سلاطین در دنیای اسلام، تا امروز میرسد!"8
2. خواص جبهه باطل؛ این عده کسانی هستند که افراد جامعه را به قرآن، به سنّت، به عترت، به راه خدا و به ارزشهای اسلامی دعوت نمیکنند؛ بلکه و در مقابل حق هستند و زیر لوای باطل به خدمت مشغولند. اینها کسانی هستند که امامت را در اسلام به سلطنت و پادشاهی تبدیل کردند و هزار ماه ـ یعنی نود سال! ـ در دولت بزرگ اسلامی، حاکمیت داشتند.
سوم: قبولی و مردودی نخبگان
مهمترین عوامل مردودی9 و قبولی نخبگان را میتوان چنین برشمرد:
الف) عوامل مردودی نخبگان: از منظر رهبری عوامل ذیل باعث میشود، نخبگان و خواصی که برای مدتی حتی مدت طولانی در جبهه حق بودند، از دایره حق خارج شوند و در جبهه دیگر سیر نمایند. به تعبیر رهبری"یک دسته کسانی هستند که خدا به آنها نعمت داد، اما نعمت خدا را تبدیل کردند و خراب نمودند. لذا مورد غضب قرار گرفتند؛ یا دنبال آنها راه افتادند، گمراه شدند."10 از مهمترین عوامل خروج از دایره حق عبارتنداز؛
1. غرب گرایی: وجود آرا و تفکرات مختلف و پراکندگی آن و عدم سازگاری این اندیشهها با مبانی مقدس جمهوری اسلامی ایران میباشد. درایران به جهت پراکندگی و ارتباط با کشورهای دیگر، ورود اندیشهای مختلفی، گاها معارض با اندیشههای اسلام، توسط نخبگان، باعث سردرگمی نخبگان میشود. اگرچه، وجود آرا و تفکرات مختلف خود به خود یک مشکل نیست، بلکه نشانه تحرک و پویایی است اما زمانی که قرار است علم در خدمت عمل سیاسی قرار بگیرد وجود اجماع نخبگان فکری و ابزاری امری لازم و ضروری است. و این اجماع درجامعه صورت نمیگیرد.
2. پایان خود فراموشی و آغاز بحران هویت: نخبگان سیاسی کشور درحرکت به سوی پیشرفت، بجای توجه به غنای فرهنگی ایرانی و اسلامی، فرهنگ ایران و اسلام را به کلی سنتی و عقب مانده میدانند که هیچ نقطه قابل اتکایی ندارد و برخی دیگر به رغم اذعان به غنای فرهنگی خویش، مرعوب غرب شدند و به اقتباس از آن روی میآورند.این دسته گرچه درپی اصلاح بودند و تعلقی به ایران و داشتههای فرهنگیاش دارند، اما نسخه درمان عقب ماندگی را در خارج جستجو مینمایند و خودی آنان درآنجا تعریف میشود.
3. عدم تمکین به قوانین و نپذیرفتن قواعد بازی:کسانی که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به قانون تمکین نکرده و حوادث بعد از انتخابات را آفریدند، در امتحان انتخابات مردود شدند. کسانی که پس از انتخابات قواعد دمکراسی را رعایت نکرده و نتیجه انتخابات را نپذیرفتند و با انجام کارهای غیرقانونی موجب اغتشاش در جامعه شدند، مخاطب بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی هستند.
4. عدم اعتقاد به ولایت و رهبری: عدم اعتقاد به این نیست که شما فقط به ولایت معتقد نباشید، بلکه یک زمانی حاکم اسلامی و دولت اسلامی بناء خوبی را میگذارد و خواص بیایند، این بنا را نادیده بگیرند. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص) نظامی را به وجود آورد که خطوط اصلی آن چند چیز بود. در میان این خطوط اصلی، چهار چیز وجود داشت:
الف) معرفت شفّاف و بیابهام؛ معرفت نسبت به دین، معرفت نسبت به احکام، معرفت نسبت به جامعه، معرفت نسبت به تکلیف، معرفت نسبت به خدا، معرفت نسبت به پیامبر، معرفت نسبت به طبیعت. همین معرفت بود که به علم و علم اندوزی منتهی شد و جامعه اسلامی را در قرن چهارم هجری به اوج تمدّن علمی رساند.
ب) عدالت مطلق و بیاغماض؛ عدالت در قضاوت، عدالت در برخورداریهای عمومی و نه خصوصی ـ امکاناتی که متعلّق به همه مردم است و باید بین آنها با عدالت تقسیم شود ـ عدالت در اجرای حدود الهی، عدالت در مناصب و مسئولیتدهی و مسؤولیت پذیری.
ج) عبودیّت کامل و بیشریک در مقابل پروردگار؛ یعنی عبودیّت خدا در کار و عمل فردی، عبودیّت در نماز که باید قصد قربت داشته باشد،
د) عشق و عاطفه جوشان؛ این هم از خصوصیّات اصلی جامعه اسلامی است؛ عشق به خدا، عشق خدا به مردم؛ محبّت به پیامبر، محبّت به اهل بیت؛ اما سوالی که مطرح است این است که خواص در این پنجاه سال (از زمان پیامبر تا شهادت امام حسین(ع) چگونه شدند که کار به اینجا رسیدند؟ رهبری معقتداست، علت دورشدند نخبگان، به جهت فاصله گرفتن از این چهار چیز است. "من دقّت که میکنم، میبینم همه آن چهار چیز تکان خورد: هم عبودیّت، هم معرفت، هم عدالت، هم محبّت.11"
5. توجه به نیروی خارجی و عدم مبارزه با استکبارجهانی: یکی از دیگر ویژگی نخبگان، داشتن اعتماد به نفس و اعتقاد به خود و درون جامعه است. خواص باید به مردم خود اعتماد نمایند، در واقع همان کاری نمایند که امام را حل نمود. "آن بزرگوار به مردم باهمان چشمی نگاه میکرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدمهای برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پی انسانهای مؤمن و تودة مردم میگشتند؛. امام دنبال خواص نمیگشت، به تودهی مردم دل میداد، با آنها حرف میزد و با آنها رابطه داشت؛ دل دادن به توده و متن مردم و همان کسانی که سنگینترین بارهای دفاع از انقلاب و کشور بر دوش آنهاست، از ویژگیهای امام(ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب میدادند و به همینخاطر توانستند این انقلاب را از راههای صعبالعبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند12" بنابراین اگرخواص حرفی میزند که غربزده باشد و حرفی را قبول کند که دشمن گفته باشد، این اشتباه خواهد بود، زیرا دشمن درصدد ضربه زدن به انقلاب است و شما مطمن باشید، که دل دشمن برای ملت ایران نسوخته است."الان شما اگر رسانههای دنیا و حرفهای محافل خبری دنیا و محافل سیاسی دنیا را نگاه کنید، میبینید همهشان ـ واقعاً مثل جنگ احزاب ـ دست به دست هم دادهاند و دارند فشار میآورند"13
6. عدم داشتن بصیرت سیاسی: نخبگان سیاسی باید فهم درستی از مسایل جامعه داشته باشند و در تحلیل های خود باید همه جوانب را لحاظ نمایند که این حرفی را که میزنند، آیا به نفع جامعه است یا خیر و در این صورت است که باید تشخیص دهند "بعضی از حرفهای که نباید بزنند، اگر بزنند اشتباه خواهد بود و برعکس" رهبری علاوه براین نکته، بر داشتن بصیرت سیاسی خواص نیزتاکید میفرمایند و میگویند "یکی از کارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقایق را بدون تعصب و بدون حاکمیت تعلقات جناحی و گروهی روشن کنند واین بصیرت را نه تنها در خودشان، بلکه در دیگران هم پدید آورند. آدم گاهی میبیند که متأسفانه برخی از نخبگان، خودشان هم دچار بیبصیرتیاند؛"14 بنابراین رهبری بصیرت را اصلیترین نیاز امروز جامعه عنوان کرده و فرمودند: "اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بلاهایی که بر ملتها وارد میشود، در بسیاری از موارد بر اثر بیبصیرتی است. نمیفهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن میگویند؛ به نفع جبههای که همتش به گونهای نابودی بنای جمهوری اسلامی است." 15
ب) عوامل قبولی نخبگان سیاسی در عرصه جامعه: از منظر رهبری خواص، کسانی هستند که دردایره حق باقی میمانند و به تعبیررهبری "یک عدّه کسانی که وقتی نعمت الهی را دریافت کردند، نمیگذارند که خدای متعال بر آنها غضب کند و نمیگذارند گمراه شوند.16" از مهمترین عوامل باقی مانده در دایره حق میتوان به موارد ذیل اشاره نمود.
1. داشتن سعه صدر: یکی از وظایف نخبگان و خواص داشتن تحمل و تحمل شنیدن انتقادات میباشد. مخصوصاً زمانی که انتقادات موجود، یک انتقاد منصفانه باشد. رهبری در تاکید بر این مسئله میفرمایند"البته شما در شنیدن انتقادها سعة صدر داشته باشید. یعنی واقعاً اگر انتقادی منصفانه است، با روی باز بپذیرید. حتّی من میخواهم به شما توصیه کنم که تخریبها را هم تحمل کنید."17
2. وحدت گرایی. از دیگر شرایط خواص در این دوره، داشتن وحدت و روحیه برادری و عدم تخریب همدیگراست. اگراین امرصورت بگیرد، نقشه دشمنان خنثی خواهد شد."نخبگان و خواص سیاسی بایستی مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ این خطاب به همة نخبگان است، خطاب به یک طرفِ خاصی، جناح خاصی نیست. همه باید مراقب باشند. همه بدانند این ملت، یک ملت یکپارچه است. وقتی شما متحد بودید، وقتی شما همدل بودید، وقتی شما احساس و ابراز اعتماد به کشورتان و نظامتان کردید، آن وقت این وسوسههای خناسان بینالمللی، این سیاستمداران ظالم، مداخلهگر، دور از انسانیت، خنثی خواهد شد18" "علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی "اتحاد" است؛ باید با هم متحد بشوند."19
3. پیروی ازعقل و قانون: یکی ازسفارشهای مهم رهبری نسبت به خواص، مسئله قانون گرایی و اطاعت پذیری از قانون میباشد. ایشان معتقداست "آن چیزی که در اختیار عموم و حتّی خواص مردم است و در مسایل عمومی و مشترک و جامع، ملاک عمل میباشد، همان چیزی است که تصویب شده است. شما بر طبق این باید عمل کنید. بگذارید دشمنان و بدخواهان نتوانند دربارة انتخاباتی به این اهمیت و عظمت، کمترین حرفی بگویند." 20
4. غفلت نورزیدن: یکی ازتوصیه مهم رهبری به خواص، مسئله توجه داشتن به مباحث حکومت و دولت و عدم غفلت ورزیدن است. "اگر غفلت کردیم، در همان لحظة غفلت، ضربه را خواهیم خورد. دشمن از ضربه زدن و هجمه کردن و توطئه کردن علیه این بساط دینی و اسلامی، هیچوقت منصرف نخواهد شد؛ منتها آن وقتی که ما قاعدة کار را محکم کرده باشیم، دشمن مأیوس خواهد شد. اگرچه در حال یأس هم بتواند، ضربه میزند، منتها وقتی امید دشمن از او گرفته شد، طبعاً تلاش و تحرک او هم کم خواهدشد.21." از منظررهبری یکی ازعوامل غفلت، اشتباه فهمیدن مسئله است. ایشان میفرمایند"بعضی از خواص و بعضی از کسانی که ادعا میکنند مسایل کشور یا مسایل سیاسی را میشناسند، گاهی اشتباه میکنند و غلط میفهمند و کج تشخیص میدهند و بد عمل میکنند. کسانیکه ادعا میکردند مسایل سیاسی ایران را مثلاً از چهل سال پیش آگاهند، گاهی در مسایلِ واضحِ امروز، در میمانند. چیزی را که مردم بروشنی میفهمند، بعضی از این افرادِ به اصطلاح صاحبنظر و فهیم، تشخیص نمیدهند! معلوم میشود چنین فهمی مشکلاتی دارد و خیلی هم آسان نیست."22
5. دوری از عشرت طلبی و خوش گذرانی: فاصله گرفتن خواص از رفاهطلبی و خوشگذرانی و عدم فاصله گرفتن آنان ازاخلاق و سجایای انسانی و معنویت و ارزشهای الهی، از یکی از مباحث مورد تأکید رهبری است. ایشان میفرمایند."اگر خواص یک کشور ـ یعنی نیروهایی که با زبانشان، با قلمشان، با رفتارشان، با امضایشان، بر روی مسیر یک ملت اثر میگذارند ـ میل به سازش و راحتطلبی و زندگی مرفه و خوشگذرانی پیدا کنند و از حضور در میدانهای خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهدید میکند." 23
6. تطبیق با زمان و نیازهای زمان: یکی از وظایف نخبگان این است که درک درستی اززمان خود داشته باشند. این چیزی است که رهبری برآن تاکید بسیاری مینماید"بخش دیگری که باید روی آن کار شود، تطبیق با وضع هر زمان است. نه فقط زمان ما، بلکه هر زمان. باید معلوم شود که در هر زمان، طبقة خواص، چگونه باید عمل کنند تا به وظیفهشان عمل کرده باشند." 24
7. داشتن امید و توکل به خداوند: یکی دیگرازوظایف خواص، مسئله ایمان و داشتن توکل به خداوند است. رهبری معتقداست "آنچه که مایه پیشرفت است، رسوخ ایمان و امید و اطمینان است. دشمن میخواهد این را متزلزل کند. مراقب باشید؛ به خصوص شما خواص، شما مسؤولان، شما روشنفکران، شما گویندگان، شما علمای محترم و دانشگاهیان محترم. ببینید که دشمن میخواهد ایمان و امید و اطمینان را متزلزل کند. شما وظیفهتان این است که ایمان و امید و اطمینان را مستحکم کنید؛ بقیه کار را خودِ این دین با آن قدرت و این ایمان اسلامی با آن توانایی، انجام میدهد." 25
8. اصلاح و خودسازی: یکی از دیگر وظایف خواص، خودسازی خود است و تا این امر صورت نگیرد، اصلاح جامعه و مردم ممکن نخواهد بود. "اصلاح توده مردم، بهاصلاح زبدگان و نخبگان هر کشور و جامعه بستگی دارد. از پیغمبر پرسیدند زبدگان چه کسانی هستند ـ "قیل یا رسول اللَّه و ما خواصّ امّتک؟" ـ فرمود: "خواصّ امّتی العلماء و الأمراء"؛ دانشمندان، روشنفکران، آگاهان، امرا و زمامداران، خواص و نخبگان امتند... اگر در جمهوری اسلامی، مسؤولان، زبدگان و نخبگان ـ اعم از علما و امرایشان ـ به این حقایق توجّه و خویشتنداری کنند؛ خود را اسیر هواها و هوسها و مطامع دنیوی نسازند؛ جاذبههای گمراه کننده دنیا آنها را مفتون خود نکند؛ ارعاب و تهدید دشمنان، آنها را از میدان خارج نکند و در اراده آنها تزلزلی به وجود نیاورد، هیچ قدرتی نخواهد توانست عزم و اراده عظیم ملی را که در این کشور وجود دارد، اندکی مخدوش کند." 26
نتیجه
نخبگان سیاسی و خواص از منظر رهبری، باید در بالا رفتن سطح آگاهی سیاسی جامعه و افزایش حس مسئولیت و مشارکت مردم به ویژه جوانان در امور سیاسی و به طور کلی توسعه سیاسی تأثیر زیادی داشته باشند. احترام متقابل، محاسبهگری، عقلانیت، توجه به زمان و فرصتها، آینده نگری، شفافیت دقّت، حساس بودن به آینده خویش و جامعه، داشتن استعداد همکاری، توان تسلط بر احساسات، داشتن روحیه علمی و مطالعاتی و آمیخته بودن با قانون و آزادی، از مهمترین فاکتورهای است که نخبگان سیاسی باید همواره به آن توجه داشته باشند.
از دیگر آموزهها و محورهای مدنظر در منویات امام راحل و مقام معظم رهبری میتوان به: قیام و حرکت برای خدا، اخلاص، خودباوری، اعتماد به نفس، ساده زیستی، خدمت به مردم، قاطعیت در برابر دشمنان اسلام، دفاع از هویت اسلامی و بومی، دفاع از حق، تلاش برای استقرار آزادی و عدالت، مبارزه با استبداد و استعمار و انجام تکلیف الهی و همگرایی و تعامل سازنده، اشاره کرد.
1. بیانات در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسولالله(ص) / عوام و خواص 1375/3/20.
2. همان
3.همان
4. همان
5. همان.
6. همان
7. همان
8. همان
9. این انتخابات برخی خواص را مردود کرد و برخی جوانان هم که با صداقت و سلامت وارد میدان شده بودند در مواردی اشتباه کردند.
10. بیانات مقام معظّم رهبرى در خطبههاى نمازجمعه تهران 18/2/1377.
11. همان.
12 سخنرانى در مراسم بیعت امام جمعه ونمایندة ولىّفقیه و قشرهاى مختلف مردم سمنان، ائمة جمعه و قشرهاى مختلف مردم کرج، شیروان، قوچان، کازرون و جمعى از بسیجیان نیشابور:1364./4/4
13. دیدار رئیسجمهوری و اعضاى هیئت دولت 2/6/1378.
14. در جمع اعضای دفتر رهبری، 5/5/1388
15. همان.
16. بیانات مقام معظّم رهبرى در خطبههاى نمازجمعه تهران 18/2/1377.
17. دیدار رئیسجمهوری و اعضاى هیئت دولت 2/6/1387.
18. بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوة قضائیه7/4/1388.
19. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار کارگزاران نظام: 17/1/1386.
20. سخنرانى در دیدار با مسؤولان دفاتر نهضت سوادآموزى، رئیس و جمعى از مسؤولان ادارات شهربانى، جمعى از ناظران و اعضاى هیأت نظارت شوراى نگهبان و هیأت اجرایى در انتخابات مجلس خبرگان و مسؤولان وزارت کشور، به همراه گروهى از مردم استان لرستان و شهرهاى آبادان، لاهیجان و شوشتر: 4/7/1369.
21. سخنرانى در مراسم بیعت ائمهى جمعهى سراسر کشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان:12/4/1368.
22. سخنرانى در دیدار با اقشار مختلف مردم آباده، شال و تاکستان، هرسین و صحنه، بویینزهرا، سلماس، کنگان، چالوس، گرمسار، بیدگل و آران کاشان: 22/6/1368.
23. متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهر امام خمینى(ره)14/3/1379.
24. بیانات در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسولالله(ص) / عوام و خواص 20/3/1375.
25. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع): 10/4/1378.
26. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام در سالروز عید سعید مبعث: 2/7/1382.
ثامن انلاین: هاشمی رفسنجانی را همه می شناسند که مرد هوشمندی است و سخن در لفافه می گوید. او سوابقی غیر قابل انکاردارد و تاییداتی از جانب امام (ره) و رهبر انقلاب (مد) که شاید برای کمتر کسی محقق شده باشد.
لکن به واسطه همین جایگاه سیاسی و سیر مسئولیتهایی که از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون داشته فردی است که سخن از روی ناآگاهی و بی بصیرتی نمی گوید او بر هریک از دو قوه مجریه و مقننه دو دوره ریاست کرده و بیش از بیست سال ریاست مجمع تشخیص مصلحت را بر عهده داشته است و هم اکنون ریاست خبرگان را نیز به کلکسیون سوابق خود افزوده پس به جای جای سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور اشراف دارد و جملاتش به دقت و تفصیل قابل تفسیرند و هر حرکت او می تواند حاکی از جریان یا سلسله وقایعی در آینده نظام باشد.مقدمه فوق به خوبی روشن کرد که دیگر از چنین فردی نمی توان انتظار تحلیل نابجا و آدرس غلط دادن در فضای استراتژیک نظام آنهم به صورت سهوی داشت.پس سخنان اخیر هاشمی موضع مشخص و متقن وی در قبال شرایط امروز جامعه ایران است: هاشمی که به مناسبت روز دانشجو در جمعی گزینش شده از دانشجویان سخن می راند آنان را به هوشیاری فراخواند و از آنها خواست تا نگذارند جامعه با لالایی خرافه پرستی به خواب غفلت برود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه شود و نردبان ترقی پله های سقوط.
اظهارات عجیبی است در شرایط امروز کشور شاید نیاز است که جایگاه ملی و بین المللی ایران باز نگری گردد تا به حقایق جدیدی در تایید سخنان آقای هاشمی برسیم. هنوز یک سال از گذر دشوار کشور از شرایط فتنه و شادی غربیها نگذشته که مقاومت بی نظیر ملی در عرصه اقتصاد ،غربیها را از بی تاثیری اقدامات خود آگاه کرده آنان را دوباره و با ذلت به پای میز مذاکره با ایران می کشاند.کشوری که در اوج تحریم موفق به عقد بزرگ ترین قرارداد های نفتی تاریخ می گردد و سیل تهدید های آمریکا بر کشور های نقض کننده تحریم و شرکتهای نفتی تاثیری نمی گذارد و ایران در سخت ترین شرایط تحریم در تاریخ 32 ساله جمهوری اسلامی به بزرگترین موفقیت تاریخ پتروشیمی خود یعنی خودکفایی در تولید بنزین دست می یابد.مولفه های اقتصاد مقاومتی فرموده رهبر انقلاب، یکی پس از دیگری تحقق می یابند و ناامیدی و یاس دشمن به وضوح آشکار می شود. تا جایی که مستاصل شده و به اقدام مذبوحانه ترور دانشمندان ما دست می زند.
از خاطر نبریم که وقتی در اوان انقلاب هراس آمریکا از شکل گیری یک پاردایم فکری ناظر به حکومت اسلامی است، امثال مطهری ها و مفتح ها ترور می شوند. پس امروز که امثال اساتید بزرگ فیزیک هسته را به شهادت می رسانند یعنی آن پاردایم فکری ایجاد و تثبیت شده و اکنون در حال دست یابی به قله های افتخار و اوج رشد در علم و فناوری است.
شرایطی که کشور را برای اولین بار در آستانه بزرگترین تحول اقتصادی صد ساله اخیر خود یعنی طرح هدفمندی یارانه ها و طرح تحول اقتصادی قرارداده؛ تحولی که به صراحت باید گفت دولتهای گذشته یعنی آقای خاتمی و حتی خود آقای هاشمی علیرغم علم به ضرورت جسارت اجرای آن را نداشتند.
کشوری که به جرات می توان گفت در آستانه جهش و خیز اقتصادی قراردارد و زیر ساختهای کلان توسعه و رشد را یکی پس از دیگری فراهم می سازد و از سد تحریمها نه به سهولت اما به صلابت عبور می کند.چنین فردی با چنین جایگاهی چگونه شرایط امروز کشور را درک نمی کند و طلایه های این تحول عظیم و آمادگی ایران برای حرکت به سمت جایگاه اول در خاور میانه را نمی بیند؟ آیا اختلافات سیاسی تا این حد بر درک ایشان از مسایل سایه انداخته که امور بدین واضحی را مشاهده نمی کند؟ یا چشم خود را بر این همه بارقه امید می بندد؟
و کدامین خرافه پرستی آیا رییس جمهور بسیجی و مخلصی که خود را سرباز امام زمان می خواند و طرفدارانش را خرافه پرست می خوانند؛ چه شده آیا هاشمی بعد از 13 سال دارد تحت تاثیر القائات دوم خرداد قرار میگیرد و شعار های افتخار آمیز آغاز انقلاب را از مد افتاده وخرافه پرستی میداند؟
چه شد این شعار ها که یک روز تمام افتخار شما یاران امام بود !؟ نکند شما هم معتقدید که دیگر شرایط عوض شده و آن شعار ها دیگر به درد امروز نمی خورد و انسان باید متناسب شرایط روز تغییر کند.
یا شاید مانند خیلی از دوستان جبهه مشارکت که به صراحت اعلام کردند زمان امام نیز این شعار ها را غلط می دانستید اما امکان ابرازش نبود. گناه این دولت چیست که شعار های انقلاب را احیا کرده و بر طبل عدالت طلبی می کوبد حتی اگر همه این ها را هم بپذیریم که به زعم برخی روشنفکران مرعوب غرب نکاتی منفی باشد چرا ثمرات عملکرد دولت را نمی بینید؟
آیا این برکات می تواند نتیجه پنج سال مدیریت غلط امکانات ومنابع در کشور و هدایت جامعه به سمت قهقرا باشد. آقای هاشمی شما خود بهتر از هرکسی میدانید که کشور امروز در آستانه چه امتحانهای عظیمی قراردارد و میرود تا چه نتایج بزرگی را بدست آورد پس چرا با دادن تحلیل نابجا و آدرس غلط اذهان را منحرف و ایجاد نارضایتی می کنید؟ آیا این چوب لای چرخ پیشرفت کشور گذاشتن نیست که به بهانه تسویه حسابهای سیاسی به کشورمان تحمیل می شود.
اما در پایان در باب کلمه خرافه پرستی یک نکته کوچک می ماند و آن اینکه مگر شما خود نبودید که در ماه رمضان امسال ادعا نمودید جدیدا امام(ره) را بیشتر در خواب می بینید و در آخرین مورد ایشان فرموده اند که بیش از دوران حیاتشان به شما کمک می کنند.
این اظهارات صریح در حالی که همه علما حتی برفرض صحت خواب به عدم حجیت آن نظرداده اند خرافه پرستی نیست اما دولتی که با تمام توان کشور را به سمت اصلاحات وسیع اقتصادی و فتح قله های پیشرفت می برد؛ و خود را سرباز امام زمان می داند مروج خرافه پرستی است؟
در پاسخ این سوال قضاوت را به خود شما واگذار می کنیم و امید داریم که خداوند به نخبگان کشور بصیرت و اخلاصی اعطا کند تا با گذشتن از نفس خود در همه موارد یار ولایت و یاور جریان رشد و پیشرفت کشور باشند.
خبرگزاری فارس: مدیر مسئول روزنامه ایران امروز با استفاده از فرصت شکایت مهدی هاشمی از وی در دادگاه مطبوعات ابعاد تازه و تکان دهنده ای از مفاسد مهدی هاشمی را اعلام کرد.