سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بدی های برادران را فراموش کن، تا دوستی شانرا پایدار کنی . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 17

ردپایی از میرحسین موسوی که بی شک خود را از اصلی ترین سران فتنه می داند، در لجنات تفتین و تسلیم و قسطنطنیه (لُژهای فراماسونری) دیده می شود. این ها ادعاهای دکتر محمد مکری است که در زمان تصدی میرحسن موسوی بر مسند وزارت امور خارجه، سفیر کبیر ایران در شوروی بوده است...

 بولتن نوشت:سال گذشته فتنه ای از جانب نظام سلطه جمهوری اسلامی ایران را در بر گرفت که به لطف خدا و دست پنهان حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و بصیرت بالای مردم انقلابی ایران این فتنه خنثی شد.
در این مطلب می خواهیم تحیلی کوتاه و خواندنی از رابطه سران فتنه ?? و جریان فراماسونری داشته باشیم:
ردپایی از میرحسین موسوی که بی شک خود را از اصلی ترین سران فتنه می داند، در لجنات تفتین و تسلیم و قسطنطنیه (لُژهای فراماسونری) دیده می شود. این ها ادعاهای دکتر محمد مکری است که در زمان تصدی میرحسن موسوی بر مسند وزارت امور خارجه، سفیر کبیر ایران در شوروی بوده است.
دکتر محمد مکری در "بخشی از کتاب خاطراتش" آورده است:
"میر حسین یک مرد مقاطعه چی پول جمع کن و مدیر شرکت مقاطعه کاری سمرقند و نیز یک مؤسسه ی تجارتی دیگر بنام انتشارات قلم ( منشعب از انجمن قلم درباریان برای ایز به گربه گم کردن) آنهم با نام مستعار حسین رهجو بود.
او فرزند یک چای فروش است که بعدها چای های بازار را با تردستی و بنام کارشناس چای در انحصار خود و یاران وشرکاءخود قرار داد و به او لقب سلطان چای در ایران دادند.
او توانست به کمک همان محافل سرّی خود را به روحانیون بچسباند و در درون آنها رخنه کند و منشأ آنهمه خیانتها شود ... و در پایان هم جام زهر را به ولینعمت خود (امام خمینی که قطعاًبه او ایمانی هم نداشته است) بنوشاند."
ضمنا لازم به ذکر است که دکتر محمد مکری در سال 1385 فوت کرده اند. این نکته را ایراد کردم که در جریان باشید و حامیان جنبش محترم! سبز ایشان را به باد فحش و ناسزا بگیرند و او را در کنار افرادی همچون، سید علی خمینی، علیرضا افتخاری، پروانه معصومی و ... قرار دهند.
این سخنان در زمانی زده شده و کتاب خاطرات در زمانی نگاشته شده که جناب موسوی در انزوای فرهنگستان هنر خود مشغول نقاشی بوده اند!میرحسین موسوی مهره ای بود از جانب نظام سلطه، برای براندازی حکومت جمهوری اسلامی ایران و فتنه سال گذشته مقدمه ای بود بر تظاهرات ?? بهمن جاری.
همانطور که میدانید بحث فراماسونری میرحسین موسوی از زمان انقلاب مطرح بوده و درگیری هایی هم بین شهید آیت و دیالمه با میرحسین موسوی رخ داده بوده است.
" شهید آیت بسیار با میرحسین مخالف بود، همین‌طور شهید دیالمه. این 2 نفر تفکرات نزدیکی داشتند. شهید آیت می‌گفت، موسوی یک روز هم سابقه درست انقلابی و مبارزاتی ندارد؛ حالا چطور می‌تواند انقلاب ما را با حضور در وزارت خارجه، صادر کند؟! آیت اسناد و مدارکی داشت که چهره واقعی موسوی را نمایان می‌کرد. روزی که قرار بود موسوی به عنوان وزیر پیشنهادی امورخارجه به مجلس معرفی شود و رای اعتماد بگیرد، مرحوم شهید آیت سخت بیمار بود و چند روز غیبت داشت اما تمام اسناد خودش را جمع و جور کرده و در پوشه گذاشته بود تا به مجلس بیاید، همسرش نقل می‌کند و می‌گوید، من از آیت خواستم به مجلس نرود و استراحت کند اما او گفت، امروز(چهارشنبه 16 مرداد 1360) باید تکلیف جمهوری اسلامی مشخص شود و من باید بروم تا این اسناد و حقیقت‌ها را برای مردم روشن کنم.
این اسناد ارتباط موسوی با [...] را اثبات می‌کرد اما آیت زمانی که از در منزل خارج می‌شود در فاصله 30 تا 40 متری بنزی مشاهده می‌شود که راننده ‌آن در حال پنچرگیری است، آیت سوار اتومبیل خودش می‌شود که از جانب افراد مخفی در آن بنز توسط مسلسل ترور می‌شود و نزدیک به 65 گلوله به بدنش اصابت می‌کند و هنوز جای گلوله‌ها روی در منزل او هست.
اسناد شهید آیت بعد از شهادت ایشان چه شد؟
خانم دکتر آیت می‌گوید، اسناد را شهید آیت پشت شیشه اتومبیل قرار داده بود اما آن ضاربان، آنها را دزدیدند. بعدا باجناق آیت دنبال پوشه می‌رود تا اینکه به وزارت امور خارجه می‌رسد، در آنجا فردی پیدا می‌شود و می‌گوید اسناد دست من است، همین جا باشید تا من آنها را بیاورم، باجناق شهید آیت چند ساعت صبر می‌کند اما از آن فرد خبری نمی‌شود تا اینکه معلوم می‌شود از در دیگر ساختمان فرار کرده است. پروفسور محمد مجری هم که استاد تاریخ و جغرافیا در دانشگاه سوربن پاریس بود و مدتی در ایران زندگی می‌کرد، می‌گفت یکسری اسناد دارد که از آیت و دیالمه گرفته است اما الآن هیچ خبری از پروفسور مجری ندارم و اصلا نمی‌دانم زنده است یا نه."
جالب است باهم نگاهی بیندازیم به چند پوستر تبلیغاتی آقایان موسوی و کروبی:

 


و اما در رابطه با راهپیمایی 25 بهمن نکات بسیار جالب توجهی وجود دارد:

توجه شما را به دو نکته مهم در رابطه با مسیر حرکت جلب می کنم:
محور حرکت: امام حسین به آزادی
نکته اول:
در جمله فوق "محور حرکت" نماد "هدفگذاری" است، "امام حسین" نماد "دین و مذهب شیعه" است، "به" نماد "جابجایی قدرت" است و "آزادی" نماد "بی بند و باری و آزادی بی قید و شرط" است.
به راحتی می توان فهمید که آنها حتی در "مسیر حرکت" هم به خوبی می دانند که دنبال چه چیزی هستند و بسیار هوشمندانه کلمات را در کنار هم چیده اند.
حداقل فهم از این جمله "رهایی از دین و نیل به آزادی" است.
(در جریان فکری ماسون ها بعضی اعداد برایشان مقدس است)
نکته دوم:
اگر شما در گوگل مپ مسیر امام حسین تا آزادی را سرچ کنید به نکته بسیار جالبی پی خواهید برد.
معمولا اگر در گوگل مپ دو نقطه (مبدا و مقصد) را مشخص کنید، تعدادی مسیر به شما پیشنهاد می شود. برای امام حسین تا آزادی سه مسیر پیشنهاد می شود. عدد ? یکی از مقدس ترین اعداد این جریان است. آنها بر یک هرم معتقدند که سه عنصر اصلی سه گوشه این هرم را تشکیل می دهند آن سه عنصر عبارتند از: زن و مرد و شیطان.
به تصویر زیر با دقت نگاه کنید
 


اکنون به تحلیل این تصویر می پردازیم:
مسیر اول:
به زمان دقت کنید. ?? دقیقه: ?+?=? (یکی از همان اعداد شیطانی. اصولا در جریان فراماسونری هر عدد که به زبان لاتین معکوس شود معنا و مفهوم پیدا کند مقدس است. مانند ?،?،?،?و...)
به طول مسیر دقت کنید: دو عدد شیطانی در کنار هم (?و?)
مسیر دوم:
به زمان دقت کنید. ?? دقیقه ?+?=? (یکی از همان اعداد شیطانی)
به طول مسیر دقت کنید: ?/??: ?+?+?=? (یکی از همان اعداد شیطانی)
مسیر سوم:
به زمان دقت کنید: ?? دقیقه: دو عدد شیطانی در کنار هم
طول مسیر: ?/?? و باز هم دو عدد شیطانی دیگر در کنار هم.

نگاهی کوتاه می اندازیم به تاریخ تظاهرات ?? بهمن:
??/??/????: اگر این اعداد را با هم جمع کنیم به نتیجه جالبی می رسیم:
????: ?+?+?+?=?? و ?+?=? (? یکی از اعداد شیطانی مقدس)
??: (یکی از اعداد شیطانی مقدس) دلیل تقدس این عدد، وجود دو ستون در ورودی معبد حضرت سلیمان است که این جماعت به دلیل وجود این دو ستون، عدد ?? را برای خود مقدس کرده اند.
??: هم ? و هم ? جزء اعداد شیطانی مقدس هستند.
نگاهی کوتاه می اندازیم به ساعت راهپیمایی:
ساعت ??: ?+?=? ? یکی از اعداد مقدس این جریان فکری است.
و از نگاه دیگر ساعت ?? به روایتی همان ساعت ? عصر می باشد. باز هم می رسیم به یکی دیگر از اعداد مقدس شیطانی
* دقت کرده اید امسال آغاز سی و سومین سال از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی است.و باز هم پای یک عدد شیطانی دیگر در میان است و آن هم عدد ?? است.
* سعید ساداتی

 نوشته شده توسط عماد در چهارشنبه 89/11/27 و ساعت 11:53 صبح | نظرات دیگران()

انتشار تصاویر نرگس موسوی دختر زهرا رهنورد و میرحسین موسوی بازتابهای متفاوتی داشت .

از یک سو برخی انتشار این تصاویر را کاری مشکوک و غیراخلاقی دانسته و این اقدام صراط نیوز را به نقد کشیدند و از سویی دیگر برخی بابت شفاف سازی صورت گرفته از وضعیت زندگی این کاندیدای فتنه گر تشکر کردند . در پی انشار این تصاویر که دقایقی از زندگی دختر میر حسین موسوی در ملاء عام را نشان می داد ، دانشجوی عکاسی تهیه کننده عکس های مذکور در نامه ای خطاب به صراط نیوز هدف خود از تهیه و انتشار آنها را بیان کرد .

به گزارش صراط نیوز وی در "دردنامه" ارسالی خود نوشت:
«... از آن جا که پس از انتشار عکس­های نرگس موسوی، تعدادی از کاربران اینترنتی نسبت به اقدام اینجانب نظرات متفاوتی از مثبت تا منفی ابراز کرده­اند که البته از همگی قدردانی می­کنم و امیدوارم در آینده به این نکات توجه داشته باشم؛ ولی در توضیح باید بگویم که این عکس­ها، نه در راستای فعالیت تحصیلی­ام بلکه به دلیل دغدغه­ای بوده که از رفتار نرگس در محیط های عمومی و دانشگاهی، به عنوان دختر کسی که قرار بود در صورت انتخاب شدن، در رده های اول مدیریت اجرایی و فرهنگی کشور قرار بگیرد داشته­ام؛ من سئوال دارم که آیا آقایانی که تعیین وضعیت کاندیداها را انجام می دهند نباید در وقت ثبت نام نامزدهای انتخاباتی نسبت به وضعیت خانوادگی آن­ها حساسیتی داشته باشند؟ بله! این کار صرفاً به عنوان یک «دردنامه» تهیه شد که من درخواست انتشار آن را داشتم و امیدوارم دیگر ناچار به انتشار مابقی تصاویر و عکس­ها نشوم؛ من می خواهم به عنوان یک عضو از این جامعه، از آقای موسوی و خانم رهنورد بپرسم: آیا مدل شما از یک دختر ایرانی در جامعه آزاد مورد نظرتان همین است؟ با شعار آزادی بی حد و حصر تا کجا می­خواهید پیش بروید؟ شما که در محیط خانواده خود نتوانسته اید دختر جوان خود را از استعمال دخانیات و معاشرت نادرست با مردان بیگانه بازدارید چگونه می خواهید برای فرهنگ جوانان این جامعه نسخه تجویز کنید؟

متأسفانه در مدت تحصیلم، به دلیل شناختی که از خانم موسوی یافته­ام به تناقض گویی­های فراوانی در صحبت های او علیه حضرت امام (ره) پی برده­ام؛ او در جمع های دوستانش همه اندیشه های او را رد می کند؛ من مستندات غیرقابل انکاری از هویت واقعی این فرد دارم که آنقدر تکان دهنده است که در ذهن هیچ مخاطبی نمی گنجد ...
 
 
 
 
 
 
 
 
شهید دیالمه ازنمایندگان شهید مجلس شورای اسلامی اسناد زیادی از هویت واقعی مادر وپدر این خانم داشت که قبل از بیان در صحن مجلس باترور افراد معلوم الحال شهید شد.
 

 نوشته شده توسط عماد در جمعه 89/11/22 و ساعت 7:17 عصر | نظرات دیگران()

 ریشه‌های عقیدتی رهنورد از زبان خودش

 

گروه تاریخ رجانیوز: همه ما بسیاری از افراد را می شناسیم که خود را مسلمان می خوانند و از نظر فقهی نیز چنین است، ولی وقتی پای بررسی اعتقادات آنان وسط می‌آید، روشن می شود که آنچه آنان اسلام می‌خوانند و بدان معتقدند، مجموعه ای از عقاید غلط و صحیح و راست و ناراست است که با هم تلفیق شده و معجونی به وجود آورده که حتی اگر در ظاهر، اسلام باشد ولی دست کم در حقیقت نمی توان آن را چیزی جز «التقاط» نامید و طبیعی است که از چنین اعتقاداتی نباید انتظار بروز «عمل صالح» داشت.سال قبل که سخنان شهید دیالمه راجع به برخی عقاید غلط و انحرافی زهرا رهنورد بازانتشار یافت، خیلی از نگاه‌ها به آن سمت خیره شد ولی به دلیل انبوه مسائل، واکاوی درستی در این باب صورت نگرفت. دراین نوشته نیز بطور اجمال فقط به یک گوشه از این مسئله پرداخته خواهد شد؛ ریشه‌ها و شرایط ایجاد این عقاید در زهرا رهنورد.

شاید هیچ منبعی در این باب بهتر از سخنان خود رهنورد نباشد. او در مصاحبه‌ای که سال‌ها پیش انجام داده و در کتاب سیاستمداران جوان منتشر شده (سیاستمداران جوان، انتشارات اطلاعات، صفحات 253 تا 246) مفصلاً راجع به دوران کودکی و جوانی خود سخن گفته است. ما نیز مروری اجمالی خواهیم داشت بر سخنان او در همین مصاحبه.گرچه رهنورد در آن مصاحبه گفته است که پس از طی مراحل مختلف، نهایتاً «آزادانه به اسلام روی آوردم» اما در ظاهر، این اسلام تفاوت‌هایی با آنچه ما «اسلام ناب» می‌خوانیم دارد.در ادامه ریشه‌های این مسئله روشن تر خواهد شد.

تأثیر خانقاه و تصوفاولین ریشه های این مطلب به محل تولد او بر می گردد که ظاهراً نقشی جدی در رویکرد غیر متشرعانه او به دین داشته و به اذعان خودش بسیار بر او مؤثر بوده است: «در خانواده‌ای سنتی و مدرن در محله‌ قدیمی سنتی با نام ظهیرالاسلام نزدیک خانقاه صفی علیشاه به دنیا آمدم. خانقاهی که مخصوص دراویش و عرفا بود و تأثیر زیادی روی من می‌گذاشت. در خانواده ما سنت‌های بسیار قدیمی و در کنار آن تمام تکاپوهای نوآوری وجود داشت.»

سنتیِ مدرن!خانه رهنورد هم خانواده‌ای بزرگ را در خود جای داده بوده، خانواده ای که در عین «سنتی» بودن، (یعنی رعایت و دل بستن به برخی ظواهر) «مدرن» هم بوده است: «زیبایی های سنتی خانواده، چراغ های لاله مانند و شمایل حضرت علی (علیه السلام)، همه ذهن مرا پر کرده بود و من را عاشق آنها کرده بود. اما خب همواره از سنت های پوسیده بدم می آمد و همیشه در مبارزه بودم. اما در خانواده نوآوری هم بود و آن هم به دلیل وجود نظامی در خانواده بود (پدر و دایی‌های رهنورد، نظامی بوده‌اند). اما یک نکته عجیب در این خانواده بود و آن این که در متافیزیک غرق بود. یعنی از صبح تا شب به کام ما متافیزیک ریخته می شد. از داستان‌های بسیار عجیب و غریب، از ورود ائمه به خانه، از خواب‌های مقدس. ما تمام مدت در این چیزها غرق بودیم، ولی در عین حال نوآوری‌های عجیب و غریب هم داشت. مثلاً به حجاب اعتقادی نداشت، می‌گفت چیز بی‌خودی است.»

دانشجوی بدون خط قرمز

گـــذشته از این محیط، دوره دانشجویی رهنورد هم دوره خاصی بوده که در شکل گیری شخصیتش بسیار مؤثر بوده. دوره ای که در آن برای بسیاری، مبارزه با رژیم، (آن هم تازه در صورتی که تنها به ژستی روشنفکرانه محدود نمی شد) اصل بوده و هر چیز دیگر فرع:

«آن موقعی که دانشجو بودم هیچ خط قرمزی برای خودم نداشتم. فقط آزادیخواه بودم. ... تمام فکر و ذکرم این بود که رژیم شاه را براندازیم و رژیم خوبی بیاوریم که آزادیخواه باشد. حالا چه رژیمی باشد اصلاً مهم نبود. در هر تظاهراتی هم شرکت می‌کردیم. هم مارکسیست‌ها، هم ملّی‌ها و هم مسلمان‌ها.»

و البته نباید فراموش کرد که همین موضوع اصل گرفتن مبارزه، یکی از عللی بوده که افراد بسیاری را وارد حیطه عمل زدگی افراطی و التقاط عقیدتی نیز می کرده است، چرا که از نظر آنان فقط چیزی موجّه و درست بوده که مبارزه را توجیه می کرده: «خود من در یک فاصله کاملاً بی اعتقاد بودم. نه دین سنتی مادرم و مادربزرگم را قبول داشتم نه هیچ چیز دیگر. ... آن دین را نمی پسندیدم. به نظر من نمی‌توانست براندازی کند. مسئله من این بود. به این نتیجه رسیده بودم که با اعتقادات خانواده ام کاری نمی‌توان از پیش برد.»

روشنفکر روشنفکر دوست!

رهنورد در این مصاحبه از گرایشهای روشنفکری خود هم خبر داده است: «من همان اندازه که مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم می‌خواندم، اسلام هم می‌خواندم. به دنبال حقیقت و زیبایی بودم. هر جا که باشد. تمام آثار سارتر، مارکس و روشنفکران ایرانی و فروغ فرخزاد و محمد حقوقی را می‌خواندم.»

و ظاهراً همین گرایش عمیق بوده که او را به همکاری مطبوعاتی با احمد شاملو هم کشانده است. بگذریم که رهنورد سعی دارد از احمد شاملو (با آن همه روابط جفت و طاق با رژیم) چهره‌ای مبارز تصویر کند: «اولین روزنامه نگاری خودم را با احمد شاملو انجام دادم. مجله «توشه» که شاملو سردبیرش بود. روزی در راه تابلوی نشریه اش را دیدم. می‌دانستم که نشریه روشنفکری است. یک مقاله نقد نوشتم و رفتم آنجا. دو ساعتی پشت در اتاق سردبیری که هنوز ندیده بودمش و تنها به خاطر مبارز بودنش دوستش می داشتم نشستم، تا راه دادند. وقتی داخل اتاق شدم باز هم سرش را از روی کاغذ بلند نکرد و گفت: دختر، چه کار داری؟ گفتم: یک نقد آورده ام. مطلب را دادم و نشستم. بالاخره خواند و یک مرتبه قیافه اش عوض شد. گفت: دختر، اینها را خودت نوشته‌ای؟ گفتم: بله، آقا. این که چیزی نیست، بهتر از این هم بلدم. تحویل گرفت و گفت: بارک‌الله. باز هم بنویس و بیاور. همه را چاپ می‌کنیم. دو تا مقاله دیگر دادم تا این که «توشه» توسط رژیم بسته شد.»

اسلام آوردن مدرن به وسیله هنر

اما در این بین شاید جالب تر از همه، اعتقادیافتن رهنورد به اسلام باشد. او اگرچه نقل کرده که به حسینیه ارشاد رفت و آمد داشته و به کلاس‌های شهید مطهری و دکتر شریعتی (خصوصاً دکتر شریعتی، حتی در حد کلاس خصوصی) می‌رفته است، ولی صریحاً اذعان کرده آنچه موجب «معتقد» شدن او گردیده، مطلب دیگری بوده است: «روزی که مشغول مرتب کردن کتابخانه خواهرم بودم دو تا جزوه دیدم که ترجمه سید حسین نصر [بود] به نام هنر اسلامی. من هیچ تابویی نداشتم. چه هنر کمونیستی و چه اسلامی همه را می‌خواندم. تا آن را خواندم خیلی خوشم آمد. همانجا در کتابخانه نشستم و تا ظهر اینها را تمام کردم. می‌خواهم این را بگویم که اولین آشنایی جدی من برای یک اعتقاد اصولی با هنر شروع شد. حتی برادر من که فیزیکدان بود، هرگز نتوانست مثل من به والایی های اسلام پی ببرد، اگرچه فیزیکدان ها بهتر از دیگران می توانند، لیکن زور هنر خیلی عجیب است. ... آن کتاب از هر رمانی شیرین تر و از هر منظره‌ای زیباتر بود. آن آدم بی شکل از لحاظ اعتقادی، با هنر، معتقد شد. وقتی که دیدم هنر اسلام این است، پس خود اسلام خیلی بالاتر است.»و از اینجا بود که آنچه او در حسینیه ارشاد می شنید و خودش درک می‌کرد و آنچه از دریچه هنر می یافت به آنجا برسد که او بگوید: «همه آنها دست به دست هم داد تا امروز یک مسلمان نوگرا باشم.»

دیدِ عقب مانده انقلاب اسلامی!

و البته چنین بر می آید که این مسلمان بودن از سنخی است که یک هنرمند بیشتر می تواند به آن برسد، حتی بیشتر از یک فیزیکدان! و لذا روشن است که تنها کسانی که نمی‌توانند به آن برسند عناصر ارتجاعی چون دین شناسان و روحانیون هستند! چرا که آنان دین سنتی دارند و از همین جهت است که رهنورد نه به چنین دینی که از دل کارشناسی اصیل بیرون بیاید اعتقاد دارد و نه طبعاً از پیاده شدن آن خرسند می‌شود، به نحوی که حتی انقلاب اسلامی راهم «عقب‌مانده» می یابد: «تا موقعی که نگاه نوآورانه، مبارزاتی و عرفانی به دین پیدا نکردم، از آن دین سنتی بیزار بودم. ... یاد گرفته بودم ولی دین سنتی نداشتم. یعنی در مقطعی که کسانی دین سنتی داشتند، من اصلاً دین نداشتم. به نظر من نگاه اسلام در کشور ما خوب انجام نشده. انقلاب اسلامی بسیار بزرگ بود، بسیار شکوهمند بود ولی متأسفانه نگاه به دین، به جوانی و به معاصر بودن بسیار عقب افتاده است.»و از همین روست که این مسلمان‌نو‌گرا و اسلام شناس نو اندیش! جهت پیشرفت ایران در انتهای مصاحبه پیشنهاداتی مطرح می کند که یکی از آنها این است: «نگاه به اسلام و دین نوآورانه‌تر شود» و با توجه به آنچه گفته شد می توان دریافت معنای آن چیزی نیست جز تغییر نگاه اصیل و برآمده از اسلام ناب انقلاب اسلامی به جهان.


 نوشته شده توسط عماد در یکشنبه 89/10/19 و ساعت 10:9 عصر | نظرات دیگران()

خانواده سید محمد خاتمی از تهران، انگلیس و آمریکا در ویلایی در ترکیه گرد هم آمدند.

                                  
به گزارش جهان به نقل از  مشرق، خانواده سید محمد خاتمی، عاشورا و تاسوعای امسال را ویلایی در ترکیه گذراندند.
زهره صادقی همسر و سیدعماد پسر خاتمی سه شنبه 23 آذر ( 8 محرم) سال جاری عازم ترکیه شده و لیلا و نرگس دختران خاتمی نیز که به همراه همسرانشان در انگلیس و آمریکا ساکن هستند، خود را به جمع آنان در ترکیه رساندند اما از خود سید محمد خاتمی خبری نبود.
علیرغم اینکه به علت جمع بودن همه اعضای خانواده، پیش بینی میشد که سید محمد خاتمی نیز در جمع آنان در ترکیه حضور یابد، اما به دلایل نامعلومی وی حاضر به خروج از ایران نشد.
چندی پیش برخی رسانه ها از ممنوع الخروج بودن سید محمد خاتمی خبر داده بودند اما هیچ یک از مقامات این خبر را تایید یا تکذیب نکرده بود.
سفر گروهی خانواده خاتمی به ترکیه در حالی است که پیش از این اخباری از سفرهای خانوادگی فائزه هاشمی به چند کشور از جمله برزیل؛ و محمدرضا خاتمی و همسرش زهرا اشراقی به آلمان منتشر شده بود.


 نوشته شده توسط عماد در چهارشنبه 89/10/1 و ساعت 7:49 عصر | نظرات دیگران()

   به گزارش فارس، روزنامه "واشنگتن‌پست " در یکی از پروژه‌های تحقیقاتی خود نام شرکت‌ها و سازمان‌های فعال در زمینه جنگ روانی را در آمریکا فاش ساخت.

سه‌گانه جنگ روانی آمریکا علیه ایرانجنگ روانی آیپک علیه ایران

 واشنگتن‌پست در توضیح مفهوم عملیات روانی می‌نویسد: عملیات روانی دربرگیرنده گستره‌ای از شیوه‌های سنتی و مدرن است. روش‌های سنتی مواردی همچون پخش اعلامیه، استفاده از بلندگو، استفاده از رادیو و تلویزیون و روش‌های مدرن مواردی چون استفاده از وب‌سایت‌های اینترنتی و استفاده از رسانه‌هایی همچون شبکه‌های اجتماعی اعم از آشکار و پنهان را در برمی‌گیرند. تمامی این روش‌ها با هدف نفوذ بر افکار عمومی، فریب دادن افکار عمومی و مدیریت افکار عمومی به‌کار گرفته می‌شوند.

 بر اساس این گزارش، 18 سازمان دولتی و 37 شرکت خصوصی در حوزه عملیات روانی در ایالات متحده آمریکا فعالیت دارند که ذیلاً به اسامی آنها اشاره خواهد شد.

 سازمان‌های دولتی آمریکایی فعال و مجری عملیات روانی

 سازمان‌های دولتی دخیل در امر عملیات روانی در آمریکا عبارتند از:

 1- فرماندهی نیروهای آمریکایی در آفریقا، که مرکزیت آن در اشتوتگارت- مورینگن قرار داشته و با 2 مرکز عملیاتی (دفتر) دارای 19 پیمانکار خصوصی است

 2- نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا با مرکزیت آرلینگتون، 99 دفتر و 392 پیمانکار

 3- اطلاعات نیروی هوایی آمریکا، با مرکزیت آرلینگتون، 113 دفتر و 153 پیمانکار

 4- اطلاعات ارتش آمریکا با مرکزیت فورت بلویر، 93 دفتر و 120 پیمانکار

 5- فرماندهی مرکزی نیروهای نظامی آمریکا با مرکزیت تامپا، 6 دفتر و 64 پیمانکار

 6- آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا با مرکزیت مک‌لین، 36 دفتر و 114 پیمانکار

 7- آژانس‌های دفاعی ایالات متحده با مرکزیت آرلینگتون، 78 دفتر و 332 پیمانکار

 8- آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا با مرکزیت آرلینگتون، 22 دفتر و 317 پیمانکار

 9- فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا در اروپا با مرکزیت اشتوتگارت - وایهینگن با 2 دفتر و 11 پیمانکار

 10- ستاد مشترک نیروهای مسلح با مرکزیت آرلینگتون، 6 دفتر و 45 پیمانکار

 11- نیروهای خنثی‌سازی مواد منفجره با مرکزیت آرلینگتون، 4 دفتر و 68 پیمانکار

 12- فرماندهی شمال نیروهای مسلح آمریکا با مرکزیت کلورادو اسپرینگز، 13 دفتر و 56 پیمانکار

 13- آژانس امنیت ملی با مرکزیت اف.تی.مید، 19 دفتر و 484 پیمانکار

 14- فرماندهی نیروهای آمریکایی در اقیانوس اطلس، با مرکزیت کمپ اچ. ام. اسمیت، 6 دفتر و 27 پیمانکار

 15- فرماندهی عملیات ویژه با مرکزیت تامپا، 12 دفتر و 125 پیمانکار

 16- فرماندهی جنوب نیروهای مسلح آمریکا، با مرکزیت میامی، 9 دفتر و 29 پیمانکار

 17- وزارت خارجه ایالات متحده با مرکزیت واشنگتن دی سی، 9 دفتر و 146 پیمانکار

 18- فرماندهی راهبردی نیروهای مسلح آمریکا با مرکزیت اوهاما، 14 دفتر و 99 پیمانکار

 شرکت‌های پیمانکار خصوصی آمریکایی فعال و مجری عملیات روانی

 شرکت‌های خصوص نام برده شده در این گزارش، به عنوان شرکت‌های فعال در زمینه جنگ روانی عبارتند از:

 1- شرکت سیستم‌های قرن بیست و یکم، واقع در اوماها در ایالت نبراسکا، تاسیس شده به سال 1996، دارای 101 تا 500 نفر پرسنل و درآمد سالانه کمتر از 100 میلیون دلار، صاحب سه دفتر و پیمانکار 5 سازمان دولتی

 2- شرکت راهکارهای پیشرفته سی4، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2002، دارای 101 تا 500 پرسنل و درآمد سالانه کمتر از 100 میلیون دلار، 12 دفتر و پیمانکار 5 سازمان دولتی

 3- شرکت مدیریت جهانی "آل سورس "، واقع در سیراویستا در ایالت آریزونا، تاسیس شده در سال 2005 که تعداد پرسنل و درآمد آن همچون دو مورد فوق بوده، دارای 5 دفتر و پیمانکار 5 سازمان دولتی است

 4- شرکت "آرشیمدز گلوبال "، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا که در سال 2005 تاسیس شده و تعداد پرسنل و درآمد سالانه آن در این گزارش نیامده است. این شرکت تنها یک دفتر داشته و پیمانکار 5 سازمان دولتی است

 5- شرکت سیستم‌های "بی ای ای "، واقع در راکویل در ایالت مریلند، تاسیس شده به سال 1948، دارای بیش از 10000 پرسنل و بین 10 تا 50 میلیارد دلار درآمد سالانه، 64 دفتر کاری و پیمانکار 22 سازمان دولتی

 6- شرکت فن‌آوری‌های بلک‌برد، واقع در هرندن در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1997، دارای بین 101 تا 500 پرسنل، درآمد نامشخص، 11 دفتر و 10 کارفرمای دولتی

 7- شرکت بین‌المللی کالهون، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2005، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 6 دفتر کاری و 6 کارفرمای دولتی

 8- شرکت سلستار، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2001، دارای بین 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر کاری و 4 کارفرمای دولتی

 9- شرکت فن‌آوری‌های همگرا، واقع در بالتیمور در ایالت مریلند، تاسیس شده به سال 1997، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 4 کارفرمای دولتی

 10- شرکت کیوبیک، واقع در سان‌دیگو در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال 1949، دارای بین 5000 تا 10000 پرسنل، 70 میلیون تا یک میلیارد درآمد سالانه، 6 دفتر کاری و 12 کارفرمای دولتی

 11- گروه سیبریکس، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2002، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد ماهانه، یک دفتر کاری و 2 کارفرمای دولتی

 12- شرکت مشاوره دیلیجنت، واقع در سن‌آنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2001، دارای بین 26 تا 100 پرسنل و کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، یک دفتر و 3 کارفرمای دولتی

 13- شرکت داینتیکس، واقع در هانتسویل در ایالت آلاباما، تاسیس شده به سال 1974، دارای 501 تا 2000 پرسنل و بین 100 تا 750 میلیون دلار درآمد سالانه، 7 دفتر و 10 کارفرمای دولتی

 14- شرکت خدمات اسپیال، واقع در پنلاس‌پارک در ایالت فلوریدا، تاسیس شده به سال 2003، دارای بین 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 7 کارفرمای دولتی

 15- شرکت فولکرا ورلدواید، واقع در آرلینگتون در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 2004، دارای پرسنل و درآمد همچون ریف 14، یک دفتر کاری و 7 کارفرمای دولتی

 16- شرکت گیتس، واقع در آلکساندریا در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1997، دارای 101 تا 500 پرسنل، دارای کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، یک دفتر و یک کارفرمای دولتی

 17- شرکت جنرال دینامیکس، واقع در فالز چرچ در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1952، دارای بیش از 10000 پرسنل، بین 10 تا 50 میلیارد دلار درآمد، 100 دفتر کاری و 32 کارفرمای دولتی

 18- شرکت آی‌بیست، واقع در فوتهیل رنچ در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال 1986، دارای بین 100 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار، 7 دفتر کاری و 6 کارفرمای دولتی

 19- شرکت اینو، واقع در سن‌آنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2003، دارای 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 2 دفتر کاری و 4 کارفرمای دولتی

 20- شرکت راهکارهای مرکزی آی او، واقع در سن‌آنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2002، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، یک دفتر کاری و 3 کارفرمای دولتی

 21- شرکت آی‌تی‌تی، واقع در مک‌لین در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 1995، دارای بین 501 تا 2000 پرسنل و بین یک‌میلیارد تا 10 میلیارد دلار درآمد، 52 دفتر کاری و 17 کارفرمای دولتی

 22- شرکت مدیریت جی‌بی، واقع در الکساندریا در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1990، دارای 101 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 6 دفتر کاری و 9 کارفرمای دولتی

 23- شرکت ارتباطات ال3، واقع در شهر نیویورک، تاسیس شده به سال 1997، دارای بیش از 10000 پرسنل، درآمد سالانه بین 10 تا 50 میلیارد دلار، 96 دفتر کاری و 29 کارفرمای دولتی

 24- شرکت صنایع لئونی، واقع در پسیفیک پالیسیدز در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده به سال 2001، دارای بین 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر کاری و 8 کارفرمای دولتی

 25- شرکت بین‌المللی منتک، واقع در فیرفاکس در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1968، بین 5000 تا 10000 پرسنل، یک تا 10 میلیارد دلار درآمد سالانه، 81 دفتر و 28 کارفرمای دولتی

 26- شرکت مک نیل، واقع در اسپرینگ‌فیلد در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده به سال 1985، بین 501 تا 2000 پرسنل، 100 تا 750 میلیون دلار درآمد سالیانه، 13 دفتر کاری و 11 کارفرمای دولتی

 27- شرکت خدمات مریتک، واقع در سن‌آنتونیو در ایالت تگزاس، تاسیس شده به سال 2002، دارای بین 26 تا 100 کارمند، کمتر از 100 میلیون دلار دلار درآمد سالانه، 2 دفتر کاری و 3 کارفرمای دولتی

 28- شرکت نورتروپ گرامن، واقع در لس آنجلس در ایالت کالیفرنیا، تاسیس شده در سال 1939، دارای بیش از 10000 پرسنل و بین 10 تا 50 میلیارد دلار درآمد سالیانه، 98 دفتر کاری و 27 کارفرمای دولتی

 29- شرکت سیستم‌های امگا، واقع در فونیکس در ایالت آریزونا، تاسیس شده در سال 1998، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیرون دلار درآمد، 3 دفتر و 4 کارفرمای دولتی

 30- شرکت اس4، واقع در بورلینگتون در ایالت ماساچوست، تاسیس شده به سال 1996، دارای بین 101 تا 500 پرسنل، درآمد نامشخص، 10 دفتر و 12 کارفرمای دولتی

 31- شرکت سیلوربک7، واقع در وودبریج در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 2005، دارای کمتر از 25 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 7 دفتر کاری و 7 کارفرمای دولتی

 32- شرکت خدمات مهندسی نرم‌افزار، واقع در بلویو در ایالت نبراسکا، تاسیس شده در سال 1991، دارای 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد، 3 دفتر کاری و 4 کارفرمای دولتی

 33- شرکت بین‌المللی اس‌او‌اس، واقع در رستون در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 1989، دارای بین 501 تا 2000 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 4 دفتر و 6 کارفرمای دولتی

 34- شرکت اس آر سی، واقع در سراکاز شمالی در ایالت نیویورک، تاسیس شده در سال 1957، دارای بین 501 تا 2000 پرسنل، بین 100 تا 750 میلیون دلار درآمد، 21 دفتر کاری و 10 کارفرمای دولتی

 35- شرکت سینتراس، واقع در هرندن در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 1999، دارای 501 تا 2000 پرسنل و کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 2 دفتر کاری و 15 کارفرمای دولتی

 36- گروه تحلیل، واقع در فالزچرچ در ایالت ویرجینیا، تاسیس شده در سال 2001، دارای 101 تا 500 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 6 دفتر کاری و 7 کارفرمای دولتی

 37- شرکت وایکین، واقع در تامپا در ایالت فلوریدا، تاسیس شده در سال 2006، دارای 26 تا 100 پرسنل، کمتر از 100 میلیون دلار درآمد سالانه، 7 دفتر کاری و 8 کارفرمای دولتی

 


 نوشته شده توسط عماد در پنج شنبه 89/9/25 و ساعت 6:43 عصر | نظرات دیگران()

دشمن شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری (2)

                                       

مقام معظم رهبری برخی ازراهکارهایی که دشمنان در جهت براندازی نظام به آن رو آورده اند، را اینگونه بر شمرده اند :

1. تضعیف و تخریب باورهای دینی.

حـفـظ هـویـت فـرهـنـگـی و دیـنـی نـشـانـه ای از شـخـصـیـت و استقلال ملت‌هاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملت‌ها است. اعتقاد به حفظ (هویّت دینی ) و دفاع از آن تـا پـای جـان، نـظـام نـوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پایدار نمود. اگر دشمن بتواند این اعتقاد را از ذهن مردم بزداید، مـقـاومـت‌ها و ایـثـارهـا و فداکاری‌ها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و کشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آیت الله خامنه ای در این باره می‌فرماید:"آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند."13 و براین اساس " تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایه‌های ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند."14

2. تضعیف ارکان نظام اسلامی

بـعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای خودجوش انقلابی،فعّالیّت‌های خود را شروع کرده، و با الهام از رهنمودهای رهبری نظام به کار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازی نظام اسلامی، تضعیف و تخریب این ارکان نظام می‌باشد که نقش مهمّی در تداوم پیروزی انقلاب ایفا می‌کردند. ازمهمترین اهداف دشمن در این زمینه تضعیف اصل ولایت فقیه بوده است. اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌رود؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سببِ امتیاز آن از نظام‌های مـوجـود دنـیـا شـده اسـت ؛ بـه همین دلیل این رکن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،که گاه توسط عوامل داخلی دست به انجام آن‌ها می‌زند. رهبری دراین باره می‌فرماید." استکبار جهانی این بار تصور کرد که می‏تواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا می‏داند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئه‏های آنها نقش بر آب خواهد شد."15
ایشان درادامه می‌فرماید "رهبری یعنی آن نقطه‏ای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل می‏شود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا می‏کند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا می‏کند و به مردم امید می‏دهد. در برابر توطئه سیاسی بین‏المللی می‏ایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئه‏گران قرار می‏دهد و دشمن را وادار به عقب نشینی می‏کند، رهبری در برابر اختلاف‏افکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه می‏شود و دستها را در دست هم می‏گذارد."16

3. تضعیف روحانیت

بـی‌تـردیـد حـضـور روحانیتِ آگاه و متعهد، در خیل عظیم نیروهای مردمی، نقش مهمی در پیروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـفا کرد. پیش قراولانی که در راه اعتلای کلمة اللّه و احیای اسلام ناب محمدی (ص ) از هـیـچ کـوشـشی دریغ نکرده و هم چون مراد و مقتدای خود، جان بر کف پذیرای هر گونه خـطر گردیدند. به همین دلیل هم آماج حملات دشمنان و وابستگان آن‌ها قرار گرفتند. ازاین رو رهبری می‌فرماید." دشمنان اسلام از مقابله با نظامی که منافع نامشروع استکبار را در منطقه برهم زده است، دست نخواهند کشید و با آن آشتی نخواهند کرد. تجربه‏های شکست‏خورده آنان سبب شده است که روشهای خود را در مقابله با ملت ایران پیچیده‏تر کنند و امروز به این نتیجه رسیده‏اند که برای زدن و کوبیدن انقلاب، باید به سراغ حوزه‏های علمیه و دانشگاهها و یا یک فرد معمم بروند، تا بلکه از طریق آنها به هدف خود برسند، اما توطئه‏گران از بیداری حوزه و دانشگاه و هوشیاری بزرگان این کشور غافل بودند."17

4. القای ناکارآمدی دین

القای ناکارآمدی دین، از سوژه‌های مهمی بود که در جهت از بین بردن هویت دینی نظام اسلامی توسط بیگانگان در دستور کار قرار گرفت. طرح شبهاتی در خصوص محدودیّت قلمرو احکام دیـنـی و نفی جاودانگی احکام اسلامی، نمونه ای از این حرکت دشمن در جهت القای ناکارآمدی دین محسوب می‌گردد که در ذیل به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود.
اسلامِ هزار و چهارصد سال پیش در مورد مفاهیم اجتماعی امروز نظر ندارد و اگر هم مطلبی داشته باشد قرائت‌ها از آن متفاوت است و در تعارضِ با هم، همه ساقط می‌شوند.
فـقـه قـابـلیـت اجـرا در هـمـه زمـان‌ها را نـدارد و حکومت دینی به معنی اجرای احکام شریعت نیست
": استکبار در سی سال اخیر همه امکانات سیاسی ـ اقتصادی و نظامی خود را برای نابود کردن انقلاب اسلامی به کار گرفته است اما به این نتیجه رسیده که حمایت بی دریغ ملت و اتکای نظام اسلامی به ایمان عمیق مردم، از بین بردن جمهوری اسلامی را ناممکن کرده است و به همین علت با همه توان، خنثی کردن وجهه ضداستکباری و کاهش محتوای دینی و روح انقلابی نظام را دنبال می‌کند که این واقعیت هوشیاری کامل ملت و مسئولان را می‌طلبد"18

5. تفکیک دین از سیاست

پـیـروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـران توانست معادلات سیاسی جهان را برهم زده و با ارائه نوعی حـکـومـت دینی، دین را در تمام عرصه‌ها مطرح کند. ظهور این حکومت دینی که بیانگر جامعیت دین اسلام بود، بیگانگان را به فکر مقابله با این جریان دینی انداخت.
"دشمنان اسلام درطول یک قرن و نیم گذشته سعی کرده بودند اسلام رابه طورکلی ازعرصه زندگی جامعه بیرون رانده و باطرح نظریه جدایی دین ازسیاست، دینداری رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصی قلمداد کنند و با حذف اسلام ازصحنه سیاست جهان، کشورهای اسلامی راعرصه غارتگری‌ها و تاخت و تازهای سیاسی خود نمایند."19

6. شکست و نابودی اسلام و نظام اسلامی

ایـمـان و بـاورهـای دیـنـی مـسـلمـانـان هـمـواره مـهم ترین نقش در پیروزی مسلمانان و حفظ روحیه ایستادگی و مقاومت ملت‌های مورد ستم بوده است. باید اذعان کرد پیروزی انقلاب اسلامی نوید حضور دوباره دین و نظام مبتنی بر احکام دینی را بشارت داد.
تـاریـخ گـواه خـوبـی بـر این ادعا است که استکبار جهانی و وابستگانش نسبت به انقلاب‌ها و نـهـضـت‌هایـی کـه مـبـتنی بر مکتب بوده اند سخت دشمنی کرده، حیات این انقلاب‌ها را مساوی با زوال و نابودی خود می‌دانند. " آنچه که بدخواهان ودشمنان این ملت درپی آن هستند، سلب این انگیزه وایمان ازمردم است"20
برخی از شیوه‌های دشمن در مبارزه با نظام اسلامی در بیانات مقام معظم رهبری :
در مـوضـوع دشـمـن شـنـاسـی، تـوجه به شیوه و روش دشمنان در جهت براندازی نظام اسلامی بسیار مهم است. ازمهمترین شیوه دشمن عبارتنداز؛

1. تحقیر فرهنگ اسلامی

دشمن به خوبی درک کرده است که اگر ملتی از نظر فرهنگی، اتکاء به فرهنگ خود نداشته باشد زمینه فروپاشی استقلال فکری آن‌ها و در نتیجه پذیرفتن همه نوع زمینه‌های استعماری توسط آنان، فراهم خواهد بود. رهبر انقلاب، تهاجم و شبیخون فرهنگی را از جمله علائم تلاش جبهه استکبار برای بی محتوا کردن نظام اسلامی خوانده و تأکید کرد "درک هوشمندانه این موضوع و دفاع از "ارزشهای اسلامی و انقلابی"، وظیفه اینجانب و مردم است که به فضل الهی، مردم، امروز با هوشیاری، درک بالا و قدرت تحلیلِ تحسین برانگیز، در صحنه حاضرند"21

2. استفاده از روش‌های گوناگون تبلیغی

تـبـلیغات و جنگ روانی از کارآمدترین روش‌های دشمن برای دست یابی مجدد به منافع از دست رفته خود در ایران است. رهبری می‌فرماید." یکی ازتوطئه‌ها و تهدید‌های دشمن، ایجاد اختلاف بین و دردرون کشورهای اسلامی است. در واقع، بهترین ابزار و وسیله‌ای که دشمن دراختیاردارد، این است که بین مسلمین اختلاف ایجاد کند"22

3. ترویج آزادی وارداتی

از شیوه‌های دیگر دشمن در جهت رسیدن به مقاصد و نیّات پلید خویش، ترویج آزادی وارداتی (اشـاعـه بـی بـنـد و بـاری و فـساد) می‌باشد. جریان تاریخی فروپاشی تمدن اسلامی در (اندلس ) سند گویایی است که پرده از حرکات پنهانی دشمن برمی دارد. مقام معظم رهبری معتقد است درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوتهای اصولی واساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب ان وجود دارد. و اگر بخواهیم نسبتی بین تفاوت آزادی درغرب و اسلام ارائه دهیم این نسبت عموم و خصوصی من وجه خواهد بود. "درتفکر اسلامی و مکاتب غربی تفاوت‌های اصولی و اساسی دربیان مرزهای آزادی و تعیین چارچوب آن وجود دارد.... اسلام در برخی از زمینه‌ها دایره را از این محدودتر می‌کند و در بعضی از زمینه‌ها آن را گسترش می‌دهد و به اصطلاح طلبگی‌، بین نظر اسلام و نظر رایج دردنیای غرب درباب، آزادی، عموم و خصوص من وجه است. دربرخی ازچیزها مانظر غرب رابسیار محدود، تنگ بینانه و دربعضی ازامور آن رابیش ازحد وسعت یافته و نزدیک به بی بند و باری می‌دانیم 23
ایشان می‌فرماید "یک انسان برای اینکه آزاد باشد کافی نیست که زیرسلطه انسان دیگر یا حکومت جبارنباشد، بلکه لازم است که زیر سلطه قوه غضبیه و شهویه خودش هم نباشد انسانی که براثر ضعف،ترس، طمع، حرص و شهوات نفسانی مجبور می‌شود تحمیلات و محدودیتهایی را قبول کند آن انسان هم درحقیقت آزاد نیست"24

4. تفرقه افکنی

از قدیمی ترین و مؤ ثرترین شگردها و شیوه‌ها جهت مقابله با یک حکومت و در نهایت براندازی آن، ایجاد (تفرقه ) در بین اقشار گوناگون آن ملت می‌باشد.
دشمنان جمهوری اسلامی، از همان آغاز، به این شیوه روی آوردند.رهبری می‌فرماید." استکبارتلاش می‌کند تک تک دولت‌ها و حکومت‌های اسلامی را با چیزهای جزیی و با وعده ای واهی ازبدنه دنیای اسلام جدا کند ووضع همین چیزی می‌شود که هم اینک درجهان اسلام وجود دارد"25

5. ایجاد ناامنی و هرج و مرج

از دیگر شیوه‌های دشمن جهت مقابله با نظام اسلامی، ایجاد ناامنی و هرج و مرج می‌باشد. ایجاد نـاامـنـی زمـیـنـه مـنـاسـبـی بـرای تـضـعـیـف روحـیـه مـقاومت و ایستادگی مردم خواهد بود و توجه کارگزاران نظام را از موضوعات کلیدی و اصلی به موضوعات فرعی و جنبی سوق می‌دهد.
دلسـرد و ناامید کردن مردم، ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به مسؤ ولان نظام، اعلام وجود مشکلات، مـوانـع و تـنـگـناهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی و القای این که این مشکلات حـل نـشـدنی است، برخی از مواردی است که با پیروزی انقلاب اسلامی از طریق دشمن، در جهت ایـجاد ناامنی به کار گرفته شد. "امروزاگر دردنیا ظلم وجود دارد، اگرسلطه وجود دارد، امروز اگرتمدن خشن غربی، دنیا را پرکرده است وغارت اموال ملتها به وسیله مراکز جهانی وجود دارد، اینها به خاطر وجود هرج ومرج وانزوای اخلاق انسانی است"26

6. به کارگیری ابزاری روشنفکرنماها و احزاب

بـرجـسـتـه تـریـن ویـژگـی انـقـلاب اسـلامـی ایران، احیای هویت دینی بود که با رهبری‌های خردمندانه امام به ثمر نشست. دشمن که برای نابودی این هویت دینی از همه ترفندها و حیله‌ها اسـتـفـاده کـرده بـود، ایـن بـار بـه فـکـر اسـتـخـدام تـعـلیـم یـافـتـگـانِ فـرهـنـگ غرب، یعنی روشـنـفـکـرنـمـاهـای وابـسـته افتاد. این افراد وابسته که توسط بیگانگان انتخاب می‌شوند، نسل جوان را آماج تیرهای زهرآگین استعمار قرار می‌دهند و ضمن دفاع از فرهنگ غربی و ره آورد آن، دیـن و فرهنگ دینی را زیر سؤ ال می‌برند. رهبری در مورد روشنفکر درایران می‌فرماید: "من بارها گفته‏ام که روشنفکری در ایران، بیمار متولّد شد. مقوله روشنفکری، با خصوصیّاتی که در عالم تحقّق و واقعیّت دارد - که در آن، فکر علمی، نگاه به آینده، فرزانگی، هوشمندی، احساس درد در مسائل اجتماعی و بخصوص آنچه که مربوط به فرهنگ است، مستتر است - در کشور ما بیمار و ناسالم و معیوب متولّد شد. چرا؟ چون کسانی که روشنفکران اوّلِ تاریخ ما هستند، آدمهایی ناسالمند."27
برخی راه حل‌های مبارزه با دشمن در بیانات مقام معظم رهبری :
از مهمترین راه حل مبارزه با دشمن ازمنظر و نگاه رهبری، توجه به سه اصل اساسی است:
1. هوشیاری و درک موقعیت
2. جرأت اقدام و نترسیدن از سختی‌ها و خطرها
3. ایمان و امید به آینده
ایشان نسبت به این سه اصل می‌فرماید " هوشیاری و درک موقعیت ـ جرأت اقدام و نترسیدن از سختی‌ها و خطرها ـ و ایمان و امید به آینده سه درس مهم [هستند] این درسهای مهم، راهگشای امروز و آینده ملت و کشور است".28
ایشان از یک طرف از مردم می‌خواهد که هوشیار باشند زیرا "دشمن گاهی با ده واسطه یک فرد ساده لوح و بیچاره‏ای را تحریک می‏کند که حرفی را بزند و یا موضعگیری غلط و ناشیانه‏ای را انجام دهد؛ و ممکن است چنین فردی، حتی خودش هم نداند که عامل دشمن است. بنا بر این باید هوشیار بود؛ و من امیدوارم که ملت ایران در شناخت دشمن اشتباه نکند. دشمن، استکبار جهانی است. دشمن، آمریکاست و دشمن، صهیونیستها هستند."29
وازطرف دیگرعلاوه برهوشیاری وآگاهی مردم، آمادگی لازم جهت مبارزه با دشمنان اسلام را داشته باشند." ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روشهای خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیده‏تر می‏کند، باید بر هوشیاری و آگاهی خود بیفزاید و با آمادگی معنوی، فکری، سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند."30

پی نوشت ها:

13- .بیانات در دیدار اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان 14/3/82.
14- بیانات رهبری در تاریخ 20/3/1380
15- همان،‌ درتاریخ ????/??/??.

16- همان.
17- بیانات رهبری در اجتماع بزرگ نیروى مقاومت بسیج مردمى به مناسبت سالروز تشکیل بسیج:
????/??/??
18- دیدار هزاران نفر از مردم مؤمن و انقلابی آذربایجان شرقی ????/??/??.
19- به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب، 21/11/1377.
20- بیانات رهبری در تاریخ 20/3/1380.
21- همان.
22- بیانات رهبری در 24مرداد 1374.
23-همان
24-همان
25-بیانات رهبری در 5/6/1380
26-همان، 21/8/1380.
27-همان
28-همان
29-همان
30-همان

منابع :
سایت دفتر مقام معظم رهبری
مقالات کیهان
سایت تبیان
سایت شهید آوینی
سایت بچه های قلم

 


 نوشته شده توسط عماد در پنج شنبه 89/9/25 و ساعت 6:33 عصر | نظرات دیگران()

دشمن شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری (1)

                             

در سال 1357 مهمترین اتفاق برای ایران و ایرانی اتفاق افتاد. انقلاب اسلامی ایران به ثمر رسید. انقلابی که در ابعاد گوناگون، منشاء پیامدهای بنیادی و شگرفی در سـطـح جهان گردید و علاوه بر آن، به انسان کرامت، به مسلمانان شوکت و به مؤ منان عزّت و عظمت بخشید.
در این میان حرکتی انجام شد که باید روی آن تفکر بیشتری کرد،. آن هم خط بطلان کشیدن بر منافع بیگانگان است. این امر باعث ساخته شدن دشمنانی برای انقلاب اسلامی شد. دشمنان پس از پیروزی انقلاب آرام نشسته و همواره در تولید طرح و نقشه‌هایی جدید در جهت دست درازی به خاک، هویت، فرهنگ و منافع ملت ایران بوده و هستند.
به طور قطع و یقین ازجمله عوامل مهم ناکامی بیگانگان در مقابله با انقلاب اسلامی نگاه نافذ و بصیرت بالای رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران در شناسایی دشمنان و روش های دشمنی آنان با انقلاب اسلامی بوده است . از این رو در این نوشتار در تلاش آنیم هستیم تا دشمن را با کنکاشی در سخنان مقام معظم رهبری شناسایی کنیم.

ضرورت دشمن شناسی

بی شک دشمن شناسی از محوری ترین مباحث در موضوع دفع تهدیدها و دفاع از یک ملت بشمار می آید. چه بسا امتهایی که در طول تاریخ در اثر غفلت از دشمنان و فقدان آگاهی و بصیرت لازم سیاسی و اجتماعی در شناخت توطئه های بیگانگان و اتخاذ مواضع به موقع و صحیح توسط نخبگان و خواص آن جامعه به سرنوشتی هلاکت بار منجر گردیده اند.
امیر مؤمنان علی(ع) در کلام خود دراین باره می فرمایند: «من نام عن عدوه انبهته المکاید.(1)» (کسی که در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حیله های (غافلگیرانه دشمن) او را از خواب بیدار می کند)
در همین رابطه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند: «نباید غافل باشیم، ما باید بیدار باشیم و توطئه های آنها را قبل از اینکه با هم جمع بشوند، خنثی کنیم. (2)»
همچنین رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اولین روز سال 86 در مشهد مقدس در این باره می فرمایند: «یک ملت باید دشمن را بشناسد، نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن تجهیز کند. (3)»

اقسام دشمنان

در یک تقسیم بندی کلی دشمنان ملت بزرگ و انقلابی ایران را در شرایط کنونی می توان به دو بخش دشمنان درونی و بیرونی تقسیم نمود «ما دو دشمن داریم؛ یک دشمن، دشمن درونی است، یک دشمن، دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناک تر است. (4)»

تشریح ابعاد مختلف دشمن درونی

ازجمله عوامل عقب ماندگی ملت ها که زمینه تسلط بیگانگان را بر منابع مادی و معنوی یک کشور فراهم می سازد، پدیده شوم تنبلی اجتماعی و عدم خودباوری و اعتماد به نفس در یک ملت می باشد که رهبر معظم انقلاب با نگاه نافذ خود از آن بعنوان دشمن درونی ملت بزرگ ایران یاد نموده و می فرمایند: «اگر ملتی این بیماری ها را داشته باشد، این ملت پیشرفتش ممکن نیست، اگر ملتی مردمش تنبل باشند، ناامید باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همدیگر پیوند نداشته باشند، به همدیگر بدبین باشند، از آینده ناامید باشند، چنین ملتی پیش نخواهد رفت، اینهامثل موریانه ای که در درون پایه بنا بیفتد، بنا را ویران می کند.»

تشریح ابعاد مختلف دشمن بیرونی و برنامه های آن

رهبر معظم انقلاب دشمن بیرونی ملت ایران را نظام سلطه بین المللی دانسته و جنگ روانی، جنگ اقتصادی و همچنین مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی کشور را ازجمله محورهای مهم برنامه های دشمن بیرونی ارزیابی نمودند «دشمن بیرونی عبارتست از نظام سلطه بین المللی، یعنی همان چیزی که به آن استکبار جهانی می گوییم... امروز مظهر این دشمن عبارتست از شبکه صهیونیسم جهانی و دولت کنونی ایالات متحده آمریکا. (5)»
«امروز دشمنان بیرونی ما هم برای ملت ایران نقشه دارند. ما سیاست های پنج ساله خودمان را تعریف می کنیم، افق چشم انداز بیست ساله را تعریف می کنیم، برای اینکه راه را مشخص کنیم، دشمن ما هم همین طور، او هم برای ما برنامه دارد، او هم سیاستی دارد، باید سیاست او را بشناسیم. من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم: «اول جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. (6)»

تشریح ابعاد مختلف جنگ روانی دشمن

یکی از مهمترین ابعاد جنگ دشمنان بیرونی، بهره گیری از جنگ روانی می باشد که در آن تلاش بر این است که با طراحی قبلی و حتی المقدور بدون بکارگیری از ابزار نظامی به نتایج موفقیت آمیز یک جنگ تمام عیار در عرصه دیپلماسی، سیاسی فرهنگی اجتماعی دست یافت در تعریف جنگ روانی آمده است: «عملیات روانی شامل اقداماتی از پیش تعیین شده برای انتقال اطلاعات و شواهد معین به مخاطبین با هدف تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه ها، اهداف و نیز تأثیر بر رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد می باشد. (7)»
آنچه می توان از آن بعنوان مهمترین محورهای عملیات روانی دشمن در کلام رهبر معظم انقلاب نام برد عبارتند از:
1- مرعوب کردن مسئولین، شخصیتهای سیاسی و نخبگان کشور
2- تضعیف اراده عمومی مردم.
3- تغییر درک صحیح مردم از واقعیت های موجود جامعه.
4- سلب اعتماد ملت از مسئولین کشور.
5- ترویج شایعه تحریم و فشار اقتصادی بر کشور.
6- ترویج شایعه بکارگیری ابزار خشونت بر علیه ملت ایران.
7- عوض کردن جای متهم و مدعی با ابزار تبلیغاتی و رسانه ای.
8- ترساندن ملت های منطقه از ملت ایران و انقلاب اسلامی.
9- دامن زدن به اختلافات مذهبی، قومی، جناحی، سیاسی و رقابت های صنفی
یکی از ابزارهای مهم دشمن در جنگ روانی ایجاد اختلاف و تشتت آراء در بین یک ملت با بهره گیری از گروهها، شخصیت ها و جریانات سیاسی وابسته به خود می باشد که رهبر معظم انقلاب در کلام خود این دسته از عناصر سیاسی را نصیحت دوستانه نموده و فرمودند: «من به همین مناسبت به عناصر سیاسی داخلی هم دوستانه نصیحت می کنم، مراقب باشند، طوری حرف نزنند، طوری موضعگیری نکنند که به مقاصد دشمن در این جنگ روانی کمک شود. (8)»
به همین مناسبت مقام معظم رهبری در موضوع فناوری هسته ای نیز به عده ای که در داخل کشور همان حرف های دشمن را تکرار می کنند نصیحت کرده و فرمودند: «عده ای می نشینند همان حرف دشمن را تکرار می کنند که: آقا! چه لزومی دارد؟... همانهایی که ملی شدن نفت را که به وسیله دکتر مصدق و مرحوم آیت الله کاشانی انجام گرفت، امروز تمجید می کنند- که آن کار، نسبت به این کار کوچک بود؛ این از او بزرگتر است- همانها امروز نسبت به انرژی هسته ای همان حرفی را می زنند که مخالفین مصدق و کاشانی آن روز می گفتند. (9)»
در این زمینه مواضع برخی جریانات سیاسی داخلی که در واقع با موضع گیری خود بخشی از عملیات روانی دشمن را در داخل کشور کلید می زنند قابل تأمل است که چگونه پس از صدور قطعنامه 1737 شورای امنیت بر علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران برخی احزاب و جریانات سیاسی با اتخاذ مواضع منفعلانه در جهت اهداف جنگ تبلیغاتی و روانی دشمن گام برمی دارند که بعنوان نمونه می توان به بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اشاره نمود که در بخشی از آن آمده است: «دولت نهم با افراطی گری و بی منطقی خود در حوزه سیاست خارجی و پرونده هسته ای، مصالح و منافع یک کشور را در معرض تاراج قرار داده است. (10)»
این درحالی است که در همین ایام روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضای دائم شورای امنیت می نویسد: «این شورا به جنگ اراده یک ملت رفته است و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای با غرب، به میدان آمدن خواست و اراده ملی است، اراده ای که چون متکی بر پشتوانه یک ملت است به هیچ وجه شکستنی نیست. (11)»

سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت، خواست دیگر دشمن

از جمله نکات مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردند تلاش آنان برای سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت می باشد و در این زمینه ضمن حمایت خاص از تلاشهای بی وقفه دولت فرمودند: «اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است که دشمنان می خواهند نباشد دشمنان می خواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بی اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه دشمن را خنثی کنید. من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت می کنم، این حمایت، بی دلیل و بی حساب و کتاب نیست، اولاً جایگاه دولت در نظام جمهوری اسلامی و در نظام سیاسی کشور ما جایگاه بسیار مهمی است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد، بعد هم این جهت گیری های دینی و این ارزشگرایی انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد سخت کوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهای استانی، جهت گیری عدالت ورزی مردمی، اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این کارها را می دانم، من به خاطر این چیزها از دولت حمایت می کنم. (12)»

پی نوشت ها:

1- غررالحکم ج5 ص344
2- صحیفه نور ج7 ص48
3- مقام معظم رهبری- اول فروردین 1386- مشهد مقدس
4- همان
5- همان
6- همان
7- فصلنامه علمی تخصصی عملیات روانی- شماره دوازدهم ص41
8- مقام معظم رهبری- اول فروردین 1386- مشهد مقدس
9- همان
10- هفته نامه صبح صادق- 20فروردین 86
11- همان
12- مقام معظم رهبری- اول فروردین 86- مشهد مقدس

منابع و مآخذ :
سایت دفتر مقام معظم رهبری
مقاله ای در روزنامه کیهان- 15فروردین ص7
سایت بچه ها ی قلم
سایت تبیان
هفته نامه کمیل
سایت آوینی

 


 نوشته شده توسط عماد در پنج شنبه 89/9/25 و ساعت 6:31 عصر | نظرات دیگران()

                             

 رهبری خواص را به دو دسته تقسیم می‌نمایند.

 1. خواص جبهه حق: عدّه‌ای اهل فکر و فرهنگ و معرفتند و برای جبهة حق کار می‌کنند. فهمیده‌اند حق با کدام جبهه است. حق را شناخته‌اند و بر اساس تشخیص خود، برای آن، کار و حرکت می‌کنند.5 

این نوع از خواص نیز خود به دودسته قابل تقسیم است:

الف: یک نوع کسانی هستند که در مقابله با دنیا، زندگی، مقام، شهوت، پول، لذّت، راحت، نام و همة متاعهای خوبْ قرار دارند. و به راحتی می‌توانند ازآن دست بکشند. "منتها اگر در مقابل این متاعها و بهره‌های زندگی، خدای ناخواسته آن قدر مجذوب شدید که وقتی پای تکلیفِ سخت به میان آمد، نتوانستید دست بردارید، واویلاست! اگر ضمن بهره بردن از متاعهای دنیوی، آن‌جا که پای امتحان سخت پیش می‌آید، می‌توانید از آن متاع‌ها به راحتی دست بردارید، آن وقتْ حساب است."6 از منظررهبری، اگر این نوع از خواص درجامعه در اکثریت باشند، هیچ وقت جامعة اسلامی به سرنوشت جامعة دوران امام حسین(ع) مبتلا نخواهد شد و مطمئنّاً تا ابد بیمه است.

ب: یک نوع کسانی هستند که درمقابله با دنیا و زندگی، پایشان می‌لرزد و به راحتی نمی‌توانند ازآن دست بکشند. اگر این نوع از خواص در جامعه در اکثریت باشند،جامعه به سرنوشت بدی دچار خواهد شد."اما اگر قضیه به عکس شد و نوع دیگرِ خواصِ طرفدار حق ـ دل سپردگان به متاع دنیا. آنان که حق شناسند، ولی در عین ‌حال مقابل متاع دنیا، پایشان می‌لرزد ـ در اکثریت بودند، وامصیبتاست!"7

وجود این نوع ازخواص، باعث می‌شود که جامعه شاهد، فاجعه‌ای بنام شهادت امام حسین(ع) باشد. "وقتی خواصِ طرفدارِ حق، یا اکثریت قاطعشان، در یک جامعه، چنان تغییر ماهیت می‌دهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا می‌کند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر می‌شوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمی‌ایستند و از حق طرفداری نمی‌کنند و جانشان را به خطر نمی‌اندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسین‌بن‌علی(ع) ـ با آن وضع ـ آغاز می‌شود. حکومت به بنی‌امیّه و شاخة مروان" و بعد به بنی‌عبّاس و آخرش هم به سلسلة سلاطین در دنیای اسلام، تا امروز می‌رسد!"8

2. خواص جبهه باطل؛ این عده کسانی هستند که افراد جامعه را به قرآن، به سنّت، به عترت، به راه خدا و به ارزش‌های اسلامی دعوت نمی‌کنند؛ بلکه و در مقابل حق هستند و زیر لوای باطل به خدمت مشغولند. اینها کسانی هستند که امامت را در اسلام به سلطنت و پادشاهی تبدیل کردند و هزار ماه ـ یعنی نود سال! ـ در دولت بزرگ اسلامی، حاکمیت داشتند.

سوم: قبولی و مردودی نخبگان

مهمترین عوامل مردودی9 و قبولی نخبگان را می‌توان چنین برشمرد:

الف) عوامل مردودی نخبگان: از منظر رهبری عوامل ذیل باعث می‌شود، نخبگان و خواصی که برای مدتی حتی مدت طولانی در جبهه حق بودند، از دایره حق خارج شوند و در جبهه دیگر سیر نمایند. به تعبیر رهبری"یک دسته کسانی هستند که خدا به آنها نعمت داد، اما نعمت خدا را تبدیل کردند و خراب نمودند. لذا مورد غضب قرار گرفتند؛ یا دنبال آنها راه افتادند، گمراه شدند."10 از مهمترین عوامل خروج از دایره حق عبارتنداز؛

1. غرب گرایی: وجود آرا و تفکرات مختلف و پراکندگی آن و عدم سازگاری این اندیشه‌ها با مبانی مقدس جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. درایران به جهت پراکندگی و ارتباط با کشورهای دیگر، ورود اندیشه‌ای مختلفی، گاها معارض با اندیشه‌های اسلام، توسط نخبگان، باعث سردرگمی نخبگان می‌شود. اگرچه، وجود آرا و تفکرات مختلف خود به خود یک مشکل نیست، بلکه نشانه تحرک و پویایی است اما زمانی که قرار است علم در خدمت عمل سیاسی قرار بگیرد وجود اجماع نخبگان فکری و ابزاری امری لازم و ضروری است. و این اجماع درجامعه صورت نمی‌گیرد.

2. پایان خود فراموشی و آغاز بحران هویت: نخبگان سیاسی کشور درحرکت به سوی پیشرفت، بجای توجه به غنای فرهنگی ایرانی و اسلامی، فرهنگ ایران و اسلام را به کلی سنتی و عقب مانده می‌‌دانند که هیچ نقطه قابل اتکایی ندارد و برخی دیگر به رغم اذعان به غنای فرهنگی خویش، مرعوب غرب شدند و به اقتباس از آن روی می‌‌آورند.این دسته گرچه درپی اصلاح بودند و تعلقی به ایران و داشته‌های فرهنگی‌اش دارند، اما نسخه درمان عقب ماندگی را در خارج جستجو می‌‌نمایند و خودی آنان درآنجا تعریف می‌شود.

3. عدم تمکین به قوانین و نپذیرفتن قواعد بازی:کسانی که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به قانون تمکین نکرده و حوادث بعد از انتخابات را آفریدند، در امتحان انتخابات مردود شدند. کسانی که پس از انتخابات قواعد دمکراسی را رعایت نکرده و نتیجه انتخابات را نپذیرفتند و با انجام کارهای غیرقانونی موجب اغتشاش در جامعه شدند، مخاطب بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی هستند.

4. عدم اعتقاد به ولایت و رهبری: عدم اعتقاد به این نیست که شما فقط به ولایت معتقد نباشید، بلکه یک زمانی حاکم اسلامی و دولت اسلامی بناء خوبی را می‌گذارد و خواص بیایند، این بنا را نادیده بگیرند. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص) نظامی را به وجود آورد که خطوط اصلی آن چند چیز بود. در میان این خطوط اصلی، چهار چیز وجود داشت:

الف) معرفت شفّاف و بی‏ابهام؛ معرفت نسبت به دین، معرفت نسبت به احکام، معرفت نسبت به جامعه، معرفت نسبت به تکلیف، معرفت نسبت به خدا، معرفت نسبت به پیامبر، معرفت نسبت به طبیعت. همین معرفت بود که به علم و علم اندوزی منتهی شد و جامعه اسلامی را در قرن چهارم هجری به اوج تمدّن علمی رساند.

ب) عدالت مطلق و بی‏اغماض؛ عدالت در قضاوت، عدالت در برخورداری‌های عمومی و نه خصوصی ـ امکاناتی که متعلّق به همه مردم است و باید بین آنها با عدالت تقسیم شود ـ عدالت در اجرای حدود الهی، عدالت در مناصب و مسئولیت‏دهی و مسؤولیت پذیری.

ج) عبودیّت کامل و بی‏شریک در مقابل پروردگار؛ یعنی عبودیّت خدا در کار و عمل فردی، عبودیّت در نماز که باید قصد قربت داشته باشد،

د) عشق و عاطفه جوشان؛ این هم از خصوصیّات اصلی جامعه اسلامی است؛ عشق به خدا، عشق خدا به مردم؛ محبّت به پیامبر، محبّت به اهل بیت؛ اما سوالی که مطرح است این است که خواص در این پنجاه سال (از زمان پیامبر تا شهادت امام حسین(ع) چگونه شدند که کار به این‏جا رسیدند؟ رهبری معقتداست، علت دورشدند نخبگان، به جهت فاصله گرفتن از این چهار چیز است. "من دقّت که می‏کنم، می‏بینم همه آن چهار چیز تکان خورد: هم عبودیّت، هم معرفت، هم عدالت، هم محبّت.11"

5. توجه به نیروی خارجی و عدم مبارزه با استکبارجهانی: یکی از دیگر ویژگی نخبگان، داشتن اعتماد به نفس و اعتقاد به خود و درون جامعه است. خواص باید به مردم خود اعتماد نمایند، در واقع همان کاری نمایند که امام را حل نمود. "آن بزرگوار به مردم باهمان چشمی نگاه می‏کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدمهای برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پی انسانهای مؤمن و تودة مردم می‏گشتند؛. امام دنبال خواص نمی‏گشت، به توده‏ی مردم دل می‏داد، با آنها حرف می‏زد و با آنها رابطه داشت؛ دل دادن به توده و متن مردم و همان کسانی که سنگین‌ترین بارهای دفاع از انقلاب و کشور بر دوش آنهاست، از ویژگی‌های امام(ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب می‏دادند و به همین‏خاطر توانستند این انقلاب را از راههای صعب‏العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند12" بنابراین اگرخواص حرفی می‌زند که غرب‌زده باشد و حرفی را قبول کند که دشمن گفته باشد، این اشتباه خواهد بود، زیرا دشمن درصدد ضربه زدن به انقلاب است و شما مطمن باشید، که دل دشمن برای ملت ایران نسوخته است."الان شما اگر رسانه‏های دنیا و حرفهای محافل خبری دنیا و محافل سیاسی دنیا را نگاه کنید، می‏بینید همه‏شان ـ واقعاً مثل جنگ احزاب ـ دست به دست هم داده‏اند و دارند فشار می‏آورند"13

6. عدم داشتن بصیرت سیاسی: نخبگان سیاسی باید فهم درستی از مسایل جامعه داشته باشند و در تحلیل های خود باید همه جوانب را لحاظ نمایند که این حرفی را که می‌زنند، آیا به نفع جامعه است یا خیر و در این صورت است که باید تشخیص دهند "بعضی از حرفهای که نباید بزنند، اگر بزنند اشتباه خواهد بود و برعکس" رهبری علاوه براین نکته، بر داشتن بصیرت سیاسی خواص نیزتاکید می‌فرمایند و می‌گویند "یکی از کارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقایق را بدون تعصب و بدون حاکمیت تعلقات جناحی و گروهی روشن کنند واین بصیرت را نه تنها در خودشان، بلکه در دیگران هم پدید آورند. آدم گاهی می‏بیند که متأسفانه برخی از نخبگان، خودشان هم دچار بی‏بصیرتی‏اند؛"14 بنابراین رهبری بصیرت را اصلی‌ترین نیاز امروز جامعه عنوان کرده و فرمودند: "اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بلاهایی که بر ملت‌ها وارد می‌شود، در بسیاری از موارد بر اثر بی‏بصیرتی است. نمی‌فهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن می‌گویند؛ به نفع جبهه‏ای که همتش به گونه‌ای نابودی بنای جمهوری اسلامی است." 15

ب) عوامل قبولی نخبگان سیاسی در عرصه جامعه: از منظر رهبری خواص، کسانی هستند که دردایره حق باقی می‌‌مانند و به تعبیررهبری "یک عدّه کسانی که وقتی نعمت الهی را دریافت کردند، نمی‏گذارند که خدای متعال بر آنها غضب کند و نمی‏گذارند گمراه شوند.16" از مهمترین عوامل باقی مانده در دایره حق می‌‌توان به موارد ذیل اشاره نمود.

1. داشتن سعه صدر: یکی از وظایف نخبگان و خواص داشتن تحمل و تحمل شنیدن انتقادات می‌‌باشد. مخصوصاً زمانی که انتقادات موجود، یک انتقاد منصفانه باشد. رهبری در تاکید بر این مسئله می‌‌فرمایند"البته شما در شنیدن انتقادها سعة صدر داشته باشید. یعنی واقعاً اگر انتقادی منصفانه است، با روی باز بپذیرید. حتّی من می‌خواهم به شما توصیه کنم که تخریبها را هم تحمل کنید."17

2. وحدت گرایی. از دیگر شرایط خواص در این دوره، داشتن وحدت و روحیه برادری و عدم تخریب همدیگراست. اگراین امرصورت بگیرد، نقشه دشمنان خنثی خواهد شد."نخبگان و خواص سیاسی بایستی مراقب کار خودشان، حرف زدن خودشان باشند؛ این خطاب به همة نخبگان است، خطاب به یک طرفِ خاصی، جناح خاصی نیست. همه باید مراقب باشند. همه بدانند این ملت، یک ملت یکپارچه است. وقتی شما متحد بودید، وقتی شما همدل بودید، وقتی شما احساس و ابراز اعتماد به کشورتان و نظامتان کردید، آن وقت این وسوسه‏های خناسان بین‏المللی، این سیاستمداران ظالم، مداخله‏گر، دور از انسانیت، خنثی خواهد شد18" "علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی "اتحاد" است؛ باید با هم متحد بشوند."19

3. پیروی ازعقل و قانون: یکی ازسفارش‌های مهم رهبری نسبت به خواص، مسئله قانون گرایی و اطاعت پذیری از قانون می‌‌باشد. ایشان معتقداست "آن چیزی که در اختیار عموم و حتّی خواص مردم است و در مسایل عمومی و مشترک و جامع، ملاک عمل می‏باشد، همان چیزی است که تصویب شده است. شما بر طبق این باید عمل کنید. بگذارید دشمنان و بدخواهان نتوانند دربارة انتخاباتی به این اهمیت و عظمت، کمترین حرفی بگویند." 20

4. غفلت نورزیدن: یکی ازتوصیه مهم رهبری به خواص، مسئله توجه داشتن به مباحث حکومت و دولت و عدم غفلت ورزیدن است. "اگر غفلت کردیم، در همان لحظة غفلت، ضربه را خواهیم خورد. دشمن از ضربه زدن و هجمه کردن و توطئه کردن علیه این بساط دینی و اسلامی، هیچ‏وقت منصرف نخواهد شد؛ منتها آن وقتی که ما قاعدة کار را محکم کرده باشیم، دشمن مأیوس خواهد شد. اگرچه در حال یأس هم بتواند، ضربه می‏زند، منتها وقتی امید دشمن از او گرفته شد، طبعاً تلاش و تحرک او هم کم خواهدشد.21." از منظررهبری یکی ازعوامل غفلت، اشتباه فهمیدن مسئله است. ایشان می‌‌فرمایند"بعضی از خواص و بعضی از کسانی که ادعا می‏کنند مسایل کشور یا مسایل سیاسی را می‏شناسند، گاهی اشتباه می‏کنند و غلط می‏فهمند و کج تشخیص می‏دهند و بد عمل می‏کنند. کسانی‏که ادعا می‏کردند مسایل سیاسی ایران را مثلاً از چهل سال پیش آگاهند، گاهی در مسایلِ واضحِ امروز، در می‏مانند. چیزی را که مردم بروشنی می‏فهمند، بعضی از این افرادِ به اصطلاح صاحب‏نظر و فهیم، تشخیص نمی‏دهند! معلوم می‏شود چنین فهمی مشکلاتی دارد و خیلی هم آسان نیست."22

5. دوری از عشرت طلبی و خوش گذرانی: فاصله گرفتن خواص از رفاه‌طلبی و خوش‌گذرانی و عدم فاصله گرفتن آنان ازاخلاق و سجایای انسانی و معنویت و ارزش‌های الهی، از یکی از مباحث مورد تأکید رهبری است. ایشان می‌‌فرمایند."اگر خواص یک کشور ـ یعنی نیروهایی که با زبانشان، با قلمشان، با رفتارشان، با امضایشان، بر روی مسیر یک ملت اثر می‏گذارند ـ میل به سازش و راحت‏طلبی و زندگی مرفه و خوشگذرانی پیدا کنند و از حضور در میدانهای خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهدید می‏کند." 23

6. تطبیق با زمان و نیازهای زمان: یکی از وظایف نخبگان این است که درک درستی اززمان خود داشته باشند. این چیزی است که رهبری برآن تاکید بسیاری می‌نماید"بخش دیگری که باید روی آن کار شود، تطبیق با وضع هر زمان است. نه فقط زمان ما، بلکه هر زمان. باید معلوم شود که در هر زمان، طبقة خواص، چگونه باید عمل کنند تا به وظیفه‌شان عمل کرده باشند." 24

7. داشتن امید و توکل به خداوند: یکی دیگرازوظایف خواص، مسئله ایمان و داشتن توکل به خداوند است. رهبری معتقداست "آنچه که مایه پیشرفت است، رسوخ ایمان و امید و اطمینان است. دشمن می‏خواهد این را متزلزل کند. مراقب باشید؛ به خصوص شما خواص، شما مسؤولان، شما روشنفکران، شما گویندگان، شما علمای محترم و دانشگاهیان محترم. ببینید که دشمن می‏خواهد ایمان و امید و اطمینان را متزلزل کند. شما وظیفه‏تان این است که ایمان و امید و اطمینان را مستحکم کنید؛ بقیه کار را خودِ این دین با آن قدرت و این ایمان اسلامی با آن توانایی، انجام می‏دهد." 25

8. اصلاح و خودسازی: یکی از دیگر وظایف خواص، خودسازی خود است و تا این امر صورت نگیرد، اصلاح جامعه و مردم ممکن نخواهد بود. "اصلاح توده مردم، به‏اصلاح زبدگان و نخبگان هر کشور و جامعه بستگی دارد. از پیغمبر پرسیدند زبدگان چه کسانی هستند ـ "قیل یا رسول اللَّه و ما خواصّ امّتک؟" ـ فرمود: "خواصّ امّتی العلماء و الأمراء"؛ دانشمندان، روشنفکران، آگاهان، امرا و زمامداران، خواص و نخبگان امتند... اگر در جمهوری اسلامی، مسؤولان، زبدگان و نخبگان ـ اعم از علما و امرایشان ـ به این حقایق توجّه و خویشتنداری کنند؛ خود را اسیر هواها و هوس‌ها و مطامع دنیوی نسازند؛ جاذبه‏های گمراه کننده دنیا آنها را مفتون خود نکند؛ ارعاب و تهدید دشمنان، آنها را از میدان خارج نکند و در اراده آنها تزلزلی به‏ وجود نیاورد، هیچ قدرتی نخواهد توانست عزم و اراده عظیم ملی را که در این کشور وجود دارد، اندکی مخدوش کند." 26

نتیجه

نخبگان سیاسی و خواص از منظر رهبری، باید در بالا رفتن سطح آگاهی سیاسی جامعه و افزایش حس مسئولیت و مشارکت مردم به ویژه جوانان در امور سیاسی و به طور کلی توسعه سیاسی تأثیر زیادی داشته باشند. احترام متقابل، محاسبه‌گری، عقلانیت، توجه به زمان و فرصت‌ها، آینده نگری، شفافیت دقّت، حساس بودن به آینده خویش و جامعه، داشتن استعداد همکاری، توان تسلط بر احساسات، داشتن روحیه علمی و مطالعاتی و آمیخته بودن با قانون و آزادی، از مهمترین فاکتورهای است که نخبگان سیاسی باید همواره به آن توجه داشته باشند.

از دیگر آموزه‌ها و محورهای مدنظر در منویات امام راحل و مقام معظم رهبری می‌توان به: قیام و حرکت برای خدا، اخلاص، خودباوری، اعتماد به نفس، ساده زیستی، خدمت به مردم، قاطعیت در برابر دشمنان اسلام، دفاع از هویت اسلامی و بومی، دفاع از حق، تلاش برای استقرار آزادی و عدالت، مبارزه با استبداد و استعمار و انجام تکلیف الهی و همگرایی و تعامل سازنده، اشاره کرد.

1. بیانات در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) / عوام و خواص 1375/3/20.

2. همان

3.همان

4. همان

5. همان.

6. همان

7. همان

8. همان

9. این انتخابات برخی خواص را مردود کرد و برخی جوانان هم که با صداقت و سلامت وارد میدان شده بودند در مواردی اشتباه کردند.

10. بیانات مقام معظّم رهبرى در خطبه‏هاى نمازجمعه تهران 18/2/1377.

11. همان.

12 سخنرانى در مراسم بیعت امام جمعه ونمایندة ولىّ‏فقیه و قشرهاى مختلف مردم سمنان، ائمة جمعه و قشرهاى مختلف مردم کرج، شیروان، قوچان، کازرون و جمعى از بسیجیان نیشابور:1364./4/4

13. دیدار رئیس‏جمهوری و اعضاى هیئت دولت 2/6/1378.

14. در جمع اعضای دفتر رهبری، 5/5/1388

15. همان.

16. بیانات مقام معظّم رهبرى در خطبه‏هاى نمازجمعه تهران‏ 18/2/1377.

17. دیدار رئیس‏جمهوری و اعضاى هیئت دولت 2/6/1387.

18. بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوة قضائیه7/4/1388.

19. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار کارگزاران نظام: 17/1/1386.

20. سخنرانى در دیدار با مسؤولان دفاتر نهضت سوادآموزى، رئیس و جمعى از مسؤولان ادارات شهربانى، جمعى از ناظران و اعضاى هیأت نظارت شوراى نگهبان و هیأت اجرایى در انتخابات مجلس خبرگان و مسؤولان وزارت کشور، به همراه گروهى از مردم استان لرستان و شهرهاى آبادان، لاهیجان و شوشتر: 4/7/1369.

21. سخنرانى در مراسم بیعت ائمه‏ى جمعه‏ى سراسر کشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان:‏12/4/1368.

22. سخنرانى در دیدار با اقشار مختلف مردم آباده، شال و تاکستان، هرسین و صحنه، بویین‏زهرا، سلماس، کنگان، چالوس، گرمسار، بیدگل و آران کاشان: 22/6/1368.

23. متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهر امام خمینى(ره)14/3/1379.

24. بیانات در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) / عوام و خواص 20/3/1375.

25. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع): 10/4/1378.

26. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام در سالروز عید سعید مبعث‏: 2/7/1382.

 


 نوشته شده توسط عماد در پنج شنبه 89/9/25 و ساعت 6:27 عصر | نظرات دیگران()

ثامن انلاین: هاشمی رفسنجانی را همه می شناسند که مرد هوشمندی است و سخن در لفافه می گوید. او سوابقی غیر قابل انکاردارد و تاییداتی از جانب امام (ره) و رهبر انقلاب (مد) که شاید برای کمتر کسی محقق شده باشد.

                                          

لکن به واسطه همین جایگاه سیاسی و سیر مسئولیتهایی که از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون داشته فردی است که سخن از روی ناآگاهی و بی بصیرتی نمی گوید او بر هریک از دو قوه مجریه و مقننه دو دوره ریاست کرده و بیش از بیست سال ریاست مجمع تشخیص مصلحت را بر عهده داشته است و هم اکنون ریاست خبرگان را نیز به کلکسیون سوابق خود افزوده پس به جای جای سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور اشراف دارد و جملاتش به دقت و تفصیل قابل تفسیرند و هر حرکت او می تواند حاکی از جریان یا سلسله وقایعی در آینده نظام باشد.مقدمه فوق به خوبی روشن کرد که دیگر از چنین فردی نمی توان انتظار تحلیل نابجا و آدرس غلط دادن در فضای استراتژیک نظام آنهم به صورت سهوی داشت.پس سخنان اخیر هاشمی موضع مشخص و متقن وی در قبال شرایط امروز جامعه ایران است: هاشمی که به مناسبت روز دانشجو در جمعی گزینش شده از دانشجویان سخن می راند آنان را به هوشیاری فراخواند و از آنها خواست تا نگذارند جامعه با لالایی خرافه پرستی به خواب غفلت برود و دین و تعصب کور برای مردم پوستین وارونه شود و نردبان ترقی پله های سقوط.

اظهارات عجیبی است در شرایط امروز کشور شاید نیاز است که جایگاه ملی و بین المللی ایران باز نگری گردد تا به حقایق جدیدی در تایید سخنان آقای هاشمی برسیم. هنوز یک سال از گذر دشوار کشور از شرایط فتنه و شادی غربیها نگذشته که مقاومت بی نظیر ملی در عرصه اقتصاد ،غربیها را از بی تاثیری اقدامات خود آگاه کرده آنان را دوباره و با ذلت به پای میز مذاکره با ایران می کشاند.کشوری که در اوج تحریم موفق به عقد بزرگ ترین قرارداد های نفتی تاریخ می گردد و سیل تهدید های آمریکا بر کشور های نقض کننده تحریم و شرکتهای نفتی تاثیری نمی گذارد و ایران در سخت ترین شرایط تحریم در تاریخ 32 ساله جمهوری اسلامی به بزرگترین موفقیت تاریخ پتروشیمی خود یعنی خودکفایی در تولید بنزین دست می یابد.مولفه های اقتصاد مقاومتی فرموده رهبر انقلاب، یکی پس از دیگری تحقق می یابند و ناامیدی و یاس دشمن به وضوح آشکار می شود. تا جایی که مستاصل شده و به اقدام مذبوحانه ترور دانشمندان ما دست می زند.
 
از خاطر نبریم که وقتی در اوان انقلاب هراس آمریکا از شکل گیری یک پاردایم فکری ناظر به حکومت اسلامی است، امثال مطهری ها و مفتح ها ترور می شوند. پس امروز که امثال اساتید بزرگ فیزیک هسته را به شهادت می رسانند یعنی آن پاردایم فکری ایجاد و تثبیت شده و اکنون در حال دست یابی به قله های افتخار و اوج رشد در علم و فناوری است.
شرایطی که کشور را برای اولین بار در آستانه بزرگترین تحول اقتصادی صد ساله اخیر خود یعنی طرح هدفمندی یارانه ها و طرح تحول اقتصادی قرارداده؛ تحولی که به صراحت باید گفت دولتهای گذشته یعنی آقای خاتمی و حتی خود آقای هاشمی علیرغم علم به ضرورت جسارت اجرای آن را نداشتند.

کشوری که به جرات می توان گفت در آستانه جهش و خیز اقتصادی قراردارد و زیر ساختهای کلان توسعه و رشد را یکی پس از دیگری فراهم می سازد و از سد تحریمها نه به سهولت اما به صلابت عبور می کند.چنین فردی با چنین جایگاهی چگونه شرایط امروز کشور را درک نمی کند  و طلایه های این تحول عظیم و آمادگی ایران برای حرکت به سمت جایگاه اول در خاور میانه را نمی بیند؟ آیا اختلافات سیاسی تا این حد بر درک ایشان از مسایل سایه انداخته که امور بدین واضحی را مشاهده نمی کند؟ یا چشم خود را بر این همه بارقه امید می بندد؟

و کدامین خرافه پرستی آیا رییس جمهور بسیجی و مخلصی که خود را سرباز امام زمان می خواند و طرفدارانش را خرافه پرست می خوانند؛ چه شده آیا هاشمی بعد از 13 سال دارد تحت تاثیر القائات دوم خرداد قرار میگیرد و شعار های افتخار آمیز آغاز انقلاب را از مد افتاده وخرافه پرستی میداند؟
 
چه شد این شعار ها که یک روز تمام افتخار شما یاران امام بود !؟ نکند شما هم معتقدید که دیگر شرایط عوض شده و آن شعار ها دیگر به درد امروز نمی خورد و انسان باید متناسب شرایط روز تغییر کند.
یا شاید مانند خیلی از دوستان جبهه مشارکت که به صراحت اعلام کردند زمان امام نیز این شعار ها را غلط می دانستید اما امکان ابرازش نبود. گناه این دولت چیست که شعار های انقلاب را احیا کرده و بر طبل عدالت طلبی می کوبد حتی اگر همه این ها را هم بپذیریم که به زعم برخی روشنفکران مرعوب غرب نکاتی منفی باشد چرا ثمرات عملکرد دولت را نمی بینید؟
 
آیا این برکات می تواند نتیجه پنج سال مدیریت غلط امکانات ومنابع در کشور و هدایت جامعه به سمت قهقرا باشد. آقای هاشمی شما خود بهتر از هرکسی میدانید که کشور امروز در آستانه چه امتحانهای عظیمی قراردارد و میرود تا چه نتایج بزرگی را بدست آورد پس چرا با دادن تحلیل نابجا و آدرس غلط اذهان را منحرف و ایجاد نارضایتی می کنید؟ آیا این چوب لای چرخ پیشرفت کشور گذاشتن نیست که به بهانه تسویه حسابهای سیاسی به کشورمان تحمیل می شود.
                                                            

اما در پایان در باب کلمه خرافه پرستی یک نکته کوچک می ماند و آن اینکه مگر شما خود نبودید که در ماه رمضان امسال ادعا نمودید جدیدا امام(ره) را بیشتر در خواب می بینید و در آخرین مورد ایشان فرموده اند که بیش از دوران حیاتشان به شما کمک می کنند.

این اظهارات صریح در حالی که همه علما حتی برفرض صحت خواب به عدم حجیت آن نظرداده اند خرافه پرستی نیست اما دولتی که با تمام توان کشور را به سمت اصلاحات وسیع اقتصادی و فتح قله های پیشرفت می برد؛ و خود را سرباز امام زمان می داند مروج خرافه پرستی است؟
 در پاسخ این سوال قضاوت را به خود شما واگذار می کنیم و امید داریم که خداوند به نخبگان کشور بصیرت و اخلاصی اعطا کند تا با گذشتن از نفس خود در همه موارد یار ولایت و یاور جریان رشد و پیشرفت کشور باشند.


 نوشته شده توسط عماد در پنج شنبه 89/9/18 و ساعت 8:6 عصر | نظرات دیگران()

خبرگزاری فارس: مدیر مسئول روزنامه ایران امروز با استفاده از فرصت شکایت مهدی هاشمی از وی در دادگاه مطبوعات ابعاد تازه و تکان دهنده ای از مفاسد مهدی هاشمی را اعلام کرد.

                              
به گزارش خبرنگار حوزه رسانه خبرگزاری فارس، کاوه اشتهاردی شکایت مهدی هاشمی به عنوان یکی از نمادهای فتنه از خود را یک افتخار دانست و از دادگاه به عنوان محمل و جایگاهی برای شفاف سازی و افشای مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی یاد کرد.
وی با اشاره به این نکته که شاکی ما متواری و هم اکنون در انگلیس ساکن است، خواستار بازگشت و محاکمه وی ولو به صورت غیابی شد. وی در این دفاعیه مطالبی را مطرح کرد که برخی از آنها همچون مدرک مهدی هاشمی و کارت پایان خدمت بدیع و تازه بود.
اشتهاردی همچنین به استفاده از رانت های دانشگاه آزاد و قراردادهای صوری اشاره کرد و تاکید کرد وی بین جیب خود و بیت المال تفاوتی قائل نبود. وی همچنین به مراودات مهدی هاشمی با سفارتخانه های انگلیس و عربستان پرداخت و خواهان توضیح دستگاه های امنیتی درباره پرونده 16 سال پیش مهدی هاشمی و ماجرای کشتی انگلیسی شد ولی درباره آن توضیح بیشتری نداد.
اشتهاردی علاوه بر این به نمایشگاه یک دستگاه امنیتی درباره اتهامات مهدی هاشمی اشاره کرد و خواستار بازدید اکبر هاشمی رفسنجانی از این نمایشگاه شد. وی همچنین سئوال کرد؛ چرا مهدی هاشمی گفته بود، دفترش را از اسناد پاکسازی کنند؟ چرا اسناد سری نفتی را در دانشگاه آزاد نگهداری می کرد؟ اسناد سری و به کلی محرمانه نزد او چه می کرده است؟
وی همچنین به موارد رشوه خواری از شرکت های استات اویل و کرسنت، اختلاس و پولشویی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت و شرکت ساخت تاسیسات دریایی و ... درباره مهدی هاشمی پرداخت. وی از مسکوت گذاشتن و مختومه کردن برخی پرونده های مهدی هاشمی انتقاد کرده و از اعمال نفوذش در در این پرونده ها با دستخط خودش پرده برداشت.
وی از القای تهمت تقلب به نظام جمهوری اسلامی و سازماندهی برخی اوباش در اردوکشی های خیابانی و تاسیس سایت ضد انقلابی جمهوریت در تخریب چهره نظام جمهوری اسلامی و هزینه های میلیونی انتخابات از بیت المال وجعل فاکتورهای صوری به عنوان دیگر اتهامات مهدی هاشمی سخن به میان آورد. اشتهاردی با اشاره به سیاست شکایت های فله ای مهدی هاشمی برای مرعوب کردن مردم هشدار داد: از این پس با هر شکایت این متهم فاسد، لااقل 10 سند را در هر نوبت منتشر می کنم تا شاید گوشه ای از صبر و مظلومیت نظام نمایان شود.

                                                        
متن کامل دفاعیه کاوه اشتهاردی از شکایت مهدی هاشمی رفسنجانی به شرح ذیل است:

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
با عرض سلام و احترام

افتخار از شکایت مهدی هاشمی یکی از نمادهای فتنه برای افشای مفاسد وی
از اینکه امروز در جایگاه متهم در برابر شکایت آقای مهدی هاشمی قرار دارم از دو جهت خوشحالم. اول اینکه افتخار می کنم عوامل و سران فتنه 88 را آنچنان رسوا کرده ایم که دست به شکایت زده اند. دوم اینکه دادگاه را محمل و جایگاهی برای شفاف سازی و افشای مفاسد اقتصادی و جرایم امنیتی یکی از نمادهای اصلی فتنه 88 یعنی آقای مهدی هاشمی می دانم.
روزنامه ایران در ایام فتنه 88 ، هزاران خبر، گزارش، تحلیل و گفتگو در افشای ماهیت فتنه و عوامل اصلی آن مانند آقای مهدی هاشمی منتشر کرد، که به این نوشته ها افتخار می کنیم و البته افشای عملکرد سران فتنه و تبیین ماهیت آن را وظیفه خود می دانیم و ان شاء الله از این به بعد نیز با توانی بیشتر، این مسیر را پی خواهیم گرفت و از سرزنش بدخواهان نمی هراسیم که "اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومة لائم "

* مبارزه با مفاسد اقتصادی را با پرونده مهدی هاشمی آغاز کنید
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
بازپرس محترم شعبه دوم دادسرای کارکنان دولت پس از رسیدگی به این پرونده قرار منع تعقیب اینجانب را در مورخ 08/09/1388 صادر کرد که این قرار به تایید معاون محترم دادستان نیز رسیده و ابلاغ گردید. با این حال در پی اعتراض وکیل محترم شاکی، دادرس محترم شعبه 1083 دادگاه عمومی تهران 2 ماه بعد در تاریخ 07/11/1388 با این عنوان که روزنامه ایران بدون تحقیق و بررسی و عموماً باهدف تخریب خانواده آقای هاشمی رفسنجانی مبادرت به انتشار خبر کرده است، قرار جلب به محاکمه و دادرسی اینجانب را صادر کرد.
در این مجال ضرورت دارد اینجانب در مقام دفاع از خود توضیحاتی را خدمت دادگاه محترم و اعضای محترم هیات منصفه معروض دارم.
خبری که مورد شکایت مهدی هاشمی قرار گرفته است، بیانیه 220 تشکل دانشجویی است که با تیتر " مبارزه با مفاسد اقتصادی را با پرونده مهدی هاشمی آغاز کنید " منتشر شده است. این خبر در چندین خبرگزاری و سایت خبری معتبر از جمله خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، خبرگزاری فارس، شبکه خبر دانشجو، خبرگزاری ایسناو..... منتشر شده است و اتحادیه های مهم دانشجویی مانند بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی دانشجویان، انجمن های اسلامی مستقل و ... نیز به صراحت در بیانیه ها و تجمع هایشان محتوای این نامه را تایید کرده اند.
از جمله در تاریخ 28 خرداد 1388 چهار اتحادیه بزرگ دانشجویی ( بسیج دانشجویی، اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در بیانیه ای خواستار بازداشت مهدی و فائزه هاشمی شده و اعلام تجمع در مقابل دادستانی تهران کردند.

* شاکی ما متواری و در انگلیس ساکن است
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
به خوبی می دانید درحالی در جایگاه متهم قرار داریم که حکم جلب شاکی ما صادر شده، از ایران متواری و در کشور استعمار پیر، انگلیس، ساکن شده است. مسئولین ارشد قضایی و امنیتی می گویند که بلافاصله او را پس از ورود به کشور بازداشت خواهند کرد. گفتنی است وکیل شاکی برای امضای وکالت نامه اش و رفع نقص پرونده حاضر، به دبی سفر کرده است و جالب این جاست که وکیل شاکی نیز، خود وضعیتی مشخص دارد و به اتهام جرایم ضد امنیتی ممنوع الخروج است.
* اخذ مدرک مهدی هاشمی رفسنجانی بدون طی مراحل قانونی
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
مهدی هاشمی بهرمانی فرزند اکبر به شماره شناسنامه 210 متولد 29/06/1348 در حالی در مکاتباتش، خود را دکتر مهدی هاشمی معرفی می کند که مدرک کارشناسی ارشدش را از طریقی خاص و ویژه با عنوان " کارشناسی ارشد غیر رسمی! " بدون آزمون و محدودیتی، طبق یک قرارداد میان دانشگاه صنعتی شریف و شرکت بهینه سازی مصرف سوخت دریافت کرده است. اما ماجرای مدرک دکترای او جالب تر است: در پرونده ای که به شماره 115920 و به شماره داوطلبی 100006 دانشگاه آزاد برای دوره دکترای مهدی هاشمی تشکیل گردیده، وی با استفاده از سهمیه رزمندگان در آزمون، شرکت و از لحاظ علمی به صراحت مردود گشته اما برای دوره دکترای رشته مهندسی انرژی، دعوت به مصاحبه می گردد!
دریافت کارت پایان خدمت مهدی هاشمی نیز عجیب و یگانه است. با آن که آقای اکبر هاشمی رفسنجانی بارها از حضور مهدی هاشمی در جبهه ها و مجروحیت او سخن گفته، اما وی صرفاً از مورخ 14/05/1365 الی 14/07/1365 و نیز 10/08/1365 الی 18/11/1365 کلاً 5 ماه در جبهه حضور داشته است. با این حال برای مهدی هاشمی کارت پایان خدمتی صادر شده که در توضیحات صدور این کارت که عکس آن با لباس شخصی است! دوران خدمت نامبرده از تاریخ 04/10/1366 تا 12/12/1366 درج گردیده و آمده است: نامبرده 21 ماه و 22 روز گواهی کسر خدمت دارد!

* استفاده از رانت های دانشگاه آزاد و قراردادهای صوری
مهدی هاشمی در هر سمتی که در سالهای اخیر بوده از موقعیت های اداری و رانت های ایجاد شده برای استفاده های شخصی بهره برده است. در سال 1372 وی در حالی که تنها 24 سال داشته با سوء استفاده از سربرگ و امکانات شرکت تاسیسات دریایی، قایق شخصی- تفریحی خود را بدون حق گمرکی از ترانزیت هوایی وارد کشور کرده است. همچنین پس از روی کار آمدن دولت نهم و خروج مهدی هاشمی از دستگاه های دولتی، او دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد را محل فعالیت های خود قرار داده که نمونه هایی از رانت خواری ها و سوء استفاده های مهدی هاشمی از این محل عبارتند از:
1- عقد قرارداد های صوری دانشگاه آزاد با برخی چهره های سیاسی در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری مانند قرارداد مشاوره با آقای محمد عطریانفر از تاریخ 13/09/1387 تا 12/09/1388 به مبلغ ماهیانه 800 هزار تومان
2- مهدی هاشمی جیب خود و دانشگاه آزاد را در پرداخت هزینه های شخصی اش یکی می دانسته و تفاوتی قائل نبوده است. مانند پرداخت هزینه های ذیل از حساب دانشگاه آزاد:
موبایل های شخصی مهدی هاشمی، موبایل همسرش ( فرشته هاشمی)، تلفن منزل، آرایشگر شخصی، معلم خصوصی همسر وی، گوسفند نذری (عید قربان)، ویزای خانوادگی دبی، قبض برق منزل، خرید از فروشگاه های فرودگاه مهر آباد و حضور خانواده اش در کافی شاپ فرودگاه، بیمه نامه خودروی همسر مهدی هاشمی، هزینه های تمیز کردن شیشه های منزل مهدی هاشمی، هزینه های ستاد مردمی دوستداران آقای اکبر هاشمی رفسنجانی و .....
3- صدور حکم ماموریت برای مهدی هاشمی به لندن به شماره پرسنلی 2076در حالی که وی متواری است به امضای شخص جعفر علی عبدالله جاسبی با حکم مأموریت شماره 516/440/53 مورخ 27/11/1388 به مبلغ فوق العاده ماموریت 2530 پوند.

* مهدی هاشمی نماینده شاخص جریان فتنه
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه
ما مهدی هاشمی را به عنوان یک شخص و حتی یک آقازاده تحلیل و بررسی نمی کنیم بلکه او را نماینده ای شاخص از فتنه، مفاسد اقتصادی، تقلب، دو رویی، نفاق و ارتباطات خاص با بیگانگان می دانیم. هرچند ارتباط با بیگانگان، مفاسد اقتصادی و هدایت فتنه تنها بخشی از اتهامات ایشان است. ای کاش در کشور ما آنقدر جسارت بود که مهدی هاشمی را حال که با تسامح های بی جا متواری شده، غیاباً و به صورت علنی محاکمه می کردند تا چهره واقعی باند نفاقی که نزدیک به 20 سال است در پس برخی چهره های ارشد مخفی شده اند، مشخص گردد.

* باید حساب پسر را از پدر جدا کرد
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
به خوبی می دانید که باید حساب پسر را از پدر جدا کرد، ما علاقه مندیم با روشنگری از عملکرد مهدی هاشمی، جناب آقای هاشمی رفسنجانی بیشتر با پسرش آشنا شود. ما معتقدیم عملکرد مهدی هاشمی در بسیاری از موارد، خودسرانه بوده و در نهایت منجر به لطمه دیدن آقای هاشمی رفسنجانی شده است. نظرسازی های مهدی در انتخابات سال 84 و 88 بود که در ذهن خانواده آقای هاشمی تصور پیروزی رقیبان آقای دکتر احمدی نژاد را ایجاد کرد. اقدامات مهدی هاشمی در انتخابات خبرگان چهارم هم احتمالاً از جناب آقای هاشمی رفسنجانی پنهان مانده است.

* پرونده 16 سال پیش مهدی هاشمی و ماجرای کشتی انگلیسی
ریاست محترم دادگاه و اعضای هیأت محترم منصفه
باید به اطلاع برسانم که ارتباطات مشکوک مهدی هاشمی با سرویس های اطلاعاتی بیگانه پیش از فتنه 88 برقرار بوده و درمقاطع اخیر تشدید شده است. مهدی هاشمی از سالها قبل با سفارت انگلستان در تهران ارتباط داشته است. اکنون جا دارد که دادگاه محترم از معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات این پرسش را مطرح کند که سرنوشت پرونده 16 سال پیش مهدی هاشمی و ماجرای کشتی انگلیسی را توضیح دهد. پرونده ای که اگر روشن می شد ریشه فتنه 88 در همان زمان خشک می شد!

* ارتباط با سفارتخانه های انگلیس و عربستان
سکونت مهدی هاشمی در لندن و رفت وآمد او به دبی نیز در راستای ارتباطات گسترده با سفارت انگلیس است. این روابط برای دستگاههای امنیتی کشور محرز و مسلم است. گفتنی است که در چند وقت اخیر مهدی هاشمی و برخی عناصر وابسته به او کوشیده اند تا بخشی از اسناد و اطلاعاتی که ارتباطات و جرایم وی را مستند می سازد، امحا کنند. که بخشی از این اطلاعات و اسناد بحمدالله بازیابی شده و اگر دادگاه محترم تکلیف کند، قابل انتشار خواهد بود.
به عنوان مثال ارتباطات و مکاتبات مستقیم و خارج از عرف مهدی هاشمی با سفارت عربستان در تهران، خود ابعاد گوناگونی را شامل می شود. مهدی هاشمی با وجود تذکرها و ابلاغیه های متعدد و دارای طبقه بندی از جمله ابلاغیه سرّی مورخ 1/5/1387 به ارتباطاتش با این سفارتخانه در تهران ادامه داده است. حتی سفارت عربستان تصاویر تعدادی از افراد یک گروه خاص بین المللی از جمله شماری از اعضای القاعده را در اختیار مهدی هاشمی قرار داده بود تا وی آنها را در جمهوری اسلامی شناسایی کرده و اطلاعات آخرین وضعیتشان را ارائه دهد. که این گزارش ها بعضاً به عملیات های ضد امنیت ملی منجر شده است.

* پدر از نمایشگاه محرمانه دستگاه امنیتی درباره مهدی هاشمی بازدید کند
اکنون دیگر موضوع پنهانی از پرونده مهدی هاشمی باقی نمانده است و پرونده او چه در دستگاه های امنیتی و چه در دستگاه های قضایی جمع بندی شده و خروجی اش آن است که دادستان محترم کل کشور و معاون اول محترم قوه قضاییه اظهار می دارند مهدی هاشمی در بدو ورود به کشور بازداشت خواهد شد. اکنون دستگاه های امنیتی با توجه به گستردگی اتهامات مهدی هاشمی و البته بنا به ملاحظاتی، صرفاً به برگزاری یک نمایشگاه محرمانه از برخی اسناد و مدارک موجود اکتفا کرده اند. جالب است بدانید برخی نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی پس از بازدید از این نمایشگاه از عملکرد مهدی هاشمی ابراز تأسف کرده و خواستار بازدید شخص حجت الاسلام والمسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی از این نمایشگاه شده اند.

* چرا مهدی هاشمی گفته بود دفترش را از اسناد پاکسازی کنند؟
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه
احتمالاً اطلاع دارید که در تاریخ 5 خرداد 1389، با حکم دستگاه قضایی، ساختمان دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد مورد بازرسی قرار گرفته است. این ساختمان مرکز فعالیت های اقتصادی ، سیاسی و امنیتی مهدی هاشمی بوده و کاملاً به مانند یک ستاد بحران، تجهیز و آماده سازی شده بود. براتعلی سرلک رئیس دفتر مهدی هاشمی در دانشگاه آزاد، در جریان این بازرسی بازداشت شده و اعترافات قابل توجهی داشته است. روز 23 خرداد 1388، یک روز پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری مهدی هاشمی به سرلک دستور می دهد که به همراه چند نفر دیگر ساختمان مذکور را پاکسازی کنند تا اثری از اقدامات خاص مهدی هاشمی باقی نماند. سرلک به همراه آقایان امانی و ابوالفتحی اسناد مکتوب و تعداد زیادی سی دی را در چند کیسه از محل ساختمان خارج می کنند و ابتدا به ویلایی در منطقه دارآباد تهران منتقل و شبانه و تحت حفاظت گارد شخصی که با پول مهدی اجیر شده بودند و در یک عملیات مخفیانه در جاده لواسان امحا کرده اما خوشبختانه بخش قابل توجهی از این اسناد بازیابی شده است.

* اسناد سری
در این ساختمان اسناد ویژه و حتی اسنادی با طبقه بندی محرمانه - خیلی محرمانه- سری و بکلی سری از نهاد هایی چون وزارت اطلاعات، ستاد کل نیروهای مسلح، ریاست جمهوری، بانک مرکزی، قوه قضائیه، شورای عالی امنیت ملی، وزارت نفت و ... نگهداری می شده و جای شگفتی دارد که تعداد زیادی از بولتن ها، گزارش ها و نامه های رسمی، سری و بکلی سری برخی دستگاه های امنیتی درباره اقدامات مجرمانه و مفاسد سیاسی و اقتصادی مهدی هاشمی نیز در دفتر او موجود بوده و در فایل های جداگانه بایگانی شده بود. کاست های ضبط شده از جلسات هیات امنای دانشگاه آزاد و برخی جلسات محرمانه مجمع تشخیص مصلحت نیز به این ساختمان منتقل شده و اقداماتی به واسطه آن صورت گرفته بود.

* پولشویی و اختلاس در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
در دادگاه متهمان فتنه 88 برخی جرائم مهدی هاشمی افشا شد. پولشویی، استفاده از اموال عمومی در انتخابات و اختلاس، تنها بخشی از عملکرد مهدی هاشمی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت بود. اما مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی تنها به این سازمان محدود نمی شود.

* رشوه خواری در پرونده شرکت های استات اویل و کرسنت
تخلفات مهدی هاشمی در پرونده رشوه خواری استات اویل مستند گردیده است. پرونده ای که تمام طرف های غربی اش به خاطر رشوه دادن به یک آقازاده قدرتمند در ایران استعفا داده و محاکمه شدند اما مهدی هاشمی به خاطر برخی حمایت ها تاکنون از محاکمه فرار کرده است. مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی در قرارداد با شرکت توتال در فاز 2 و3 پارس جنوبی نیز آشکار است. متهمان تنها در قرارداد کرسنت، 85 میلیون دلار پورسانت گرفته اند . آیا دریافت این پورسانت، مفسده اقتصادی نیست؟ ما معتقدیم کارچاق کنی مهدی هاشمی برای شرکت های نفتی چند ملیتی، با نام فرزند رئیس جمهور اسبق و فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، هتک حرمت نظام است و عدم افشا و تبیین آن، ظلم مضاعف به خون صدها هزار شهید انقلاب اسلامی است.

* مهدی هاشمی نماد مفاسد اقتصادی
فعالیت اقتصادی و مفاسد مهدی هاشمی به جایی رسید که یکی از روزنامه های خارجی سالها قبل گزارشی را منتشر کرد که براساس آن مهدی هاشمی و فرزندان دیکتاتور معدوم عراق، صدام به شراکت در تجارت مواد سوختی تصفیه شده، کود شیمیایی، سیمان و خرما اقدام کرده بودند که این تجارت روزانه 350 هزار دلار سود به همراه داشت. گفتنی است بعد از سالها هنوز مهدی هاشمی هیچ واکنشی نسبت به این گزارش نداشته است. در نظر افکار عمومی، مهدی هاشمی نماد مفاسد اقتصادی است. تنها بررسی پرونده های کرسنت، توتال، استات اویل و... می تواند وضعیت پنهان برخی افراد که خود را صاحب مملکت می دانند، افشا کند. مقام معظم رهبری درباره جریان فساد اقتصادی کشور می فرمایند: "مفاسد اقتصادی جریان آلوده ای است که اگر جلوگیری و با آن مبارزه نشود، کل فضا را آلوده خواهد کرد. "
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه
آقای مهدی هاشمی در سالهای گذشته دارای سمت های دولتی و سهامداری در شرکت های ذیل بوده است:
1- مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت
2- رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت ساخت تجهیزات دریایی
3- عضو اصلی هیات مدیره شرکت سنجش از دور ( به امضای محمد غرضی)
4- مدیر عامل شرکت مهندسی و توسعه نفت
5-سهامدار شرکت های نورد فولاد خراسان و مجتمع فولاد خراسان (سهامی عام)
6- عضو هیات مدیره مجتمع کشتی سازی خلیج فارس( با امضای اکبر ترکان)
7-........

* پرونده های مسکوت و مختومه مهدی هاشمی
در سالهای اخیر و به واسطه عملکرد سوء و مجرمانه مهدی هاشمی بیش از 15 پرونده اتهامی علیه وی در واحد های نظارتی تشکیل گردیده که اکثر این پرونده ها با اعمال نفوذ، روند رسیدگی به آنها مختومه شده یا مسکوت مانده است.
در بیان دلایل مسکوت ماندن این پرونده ها ذکر این مثال کفایت می کند که در میان اسنادی که اخیراً به دست آمده، پیش نویس برخی احکام گزارش های نهادهای نظارتی، پیش از دستور و امضای نهایی آن نهاد های نظارتی و در مرحله پیش نویس و مینوت همگی در اختیار مهدی هاشمی بوده و وی پیش از صدور با دستخط خود بر روی این پیش نویس ها اعمال نظر کرده که این نظرات عیناً در حکم قطعی اعمال شده است!
اما برخی پرونده های مفتوح مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی به شرح زیر می باشد:

* اختلاس در زمان مدیریت شرکت بهینه سازی مصرف سوخت
1- مهدی هاشمی در زمان مدیریت شرکت بهینه سازی مصرف سوخت در سالهای 82 تا84 مبلغ ده میلیارد و بیست و سه میلیون و پانصد و سی و یک هزار تومان که با احتساب کاهش ارزش وجه مذکور به مدت 7 سال اکنون به مبلغ شانزده میلیارد و یکصد و شصت و دو میلیون و هشتصد و سی و یک هزار تومان رسیده اختلاس نموده و اسناد و فاکتور های جعلی ارائه کرده است. در آن سالها هیچ نهاد نظارتی جرئت و جسارت بررسی عملکرد مالی این شرکت را نداشته اما در دولت نهم حسابرس داخلی شرکت، رسماً موضوع سوء جریان مالی مذکور را گزارش کرده است. (به پیوست 500 صفحه از مستندات تقدیم می گردد).

* اختلاس از شرکت مهندسی ساخت تاسیسات دریایی
2- براساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور به شماره 40956/85/32 مهدی هاشمی مبلغ 520 میلیون ریال از وجوه شرکت مهندسی ساخت تاسیسات دریایی را اختلاس کرده است. همچنین مشارکت مدنی وی با شرکتی به نام شناور سکوساز ((شنکو)) فاقد وجاهت قانونی عنوان شده است.
3- پرونده اتهامی مهدی هاشمی در یکی از نهاد های نظارتی همچنان در دست رسیدگی است که آخرین مکاتبه آنها به شماره 1902/97/87 در تاریخ 26/3/1388 با مهدی هاشمی صورت گرفته ولیکن وی از هر گونه پاسخگویی امتناع کرده است.

* اسناد سری نفتی در دفتر دانشگاه آزاد چه می کند؟
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه
در دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد انواع و اقسام اسناد و پرونده های محرمانه، قراردادها، مکاتبات، ترازنامه ها و اسناد برخی شرکت ها که حدود 150 زونکن می شود، وجود داشته است. تمرکز فعالیت های ویژه اقتصادی مهدی هاشمی در زمینه های نفت، گاز، نیروگاه ها، سهام بورس، معادن مس و سنگ گل گهرو ... می باشد و اسناد شرکت ها و زمینه های کاری ذیل در این دفتر وجود داشته است:
1-کرسنت 2- پترو پارس 3- استات اویل 4- تاسیسات دریایی 5- شرکت ملی نفتکش 6- گزارش واگذاری بسیاری از شرکت ها 7- پروژه های نفتی از جمله میدان های نفتی آزادگان و ابوذر 8- نقشه های محرمانه از معادن از جمله مس و سیمان 9-برخی مذاکرات نهاد های اقتصادی با طرف های خارجی 10- مکاتبات و مذاکرات با شرکت های رنو فرانسه و فیات 11- مکاتبات محرمانه در زمینه پارس جنوبی 12- گزارش های خاص درباره صندوق ذخیره ارزی کشور
به نظر شما هزاران برگ اسناد محرمانه و سری کشور چرا باید در دفتر مهدی هاشمی آنهم در دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد، نگهداری شود؟
اگر به این پرسش، پاسخ دقیقی داده شود مفهوم تیتر روز 26 خرداد 1388 روزنامه ایران در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی بیشتر نمایان می گردد.

* اتهامات مهدی هاشمی در فتنه 88 و اغتشاش ها در تهران
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
مواجهه شما با این پرونده و مواجهه دستگاه قضایی با پرونده مفاسد امنیتی، اخلاقی و اقتصادی مهدی هاشمی محکی جدی در برابر افکار عمومی است. مهدی هاشمی یکی از نمادهای اصلی فتنه 88 است. او همانگونه که جناب آقای اکبر هاشمی رفسنجانی اظهار داشت پشت صحنه کمیته به اصطلاح صیانت از آرا بود و تهمت تقلب به نظام جمهوری اسلامی از اتاق فکر او خارج شد. مهدی هاشمی سازمان دهنده اوباش و اراذل برای ناامن کردن تهران بود و فقط برای یک شب اغتشاش و به آتش کشیدن یکی از میادین شمال تهران، دویست میلیون تومان خرج کرد. مهدی هاشمی و آدمهایش ده روز کوشیدند تا اغتشاشگران را در خیابان ها نگه دارند تا به خیال باطل خود، اقتدار نظام مردمی را بشکنند. مهدی هاشمی مؤسس سایت های اینترنتی است که نظام را متهم کردند و در آتش فتنه دمیدند و اکنون بسیاری از عوامل این سایت ها محاکمه و در زندانند.
مهدی هاشمی نماد فتنه 88 است، فتنه ای آمریکایی که او فرمانده پیاده نظام طبقه متوسط مدرنی است که خود در تولد، رشد و ثروت مند شدن این طبقه، نقش اساسی داشته و برای حفظ ثروت باد آورده شان به دنبال کسب قدرت سیاسی با استفاده از شورش اشرافیت بر جمهوریت نظام بودند. فتنه ای که صحنه گردانان اصلی اش به دنبال تسخیر ایران بوده اند وسالها بعد مشخص خواهد شد که چه توطئه خطرناکی در پشت آن نهفته بود. فتنه ای که ضربه سختی به روند کار و پیشرفت کشور زد و به دشمن روحیه داد.

* مهدی هاشمی و مدیریت سایت ضد انقلابی جمهوریت و هزینه های میلیونی انتخابات از بیت المال
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه
در این جا توجه شما را به برخی اظهارنظرها و اعتراف ها درباره عملکرد مهدی هاشمی جلب می کنم:
1- حمزه کرمی (مدیر کل سیاسی نهاد ریاست جمهوری در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی) اعتراف می کند: با توجه به اینکه این جانب مدیر اسمی سایت جمهوریت بودم و در واقع مدیر رسمی این سایت، مهدی هاشمی بود، از دادگاه اجازه می‌خواهم که ابتدا مسائل مربوط به انتخابات نهم ریاست جمهوری را توضیح بدهم. مهدی هاشمی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت المال برگزار می‌شود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. لذا بنده با وی صحبت کردم و البته گوشزد هم کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمی‌پذیرفت. شرکت‌های مختلفی هم با این سازمان قرارداد داشتند که از جمله این شرکت‌ها شرکتی با مدیریت آقای امیرعلی آقایاری بود که کار این شرکت نیز ساخت تیزر‌های تبلیغاتی و در کل تبلیغ بود. همه روسای این شرکت‌هایی که با سازمان بهینه سازی قرارداد داشتند از دوستان مهدی هاشمی بودند و آمادگی گرفتن پول تحت عنوان بهینه سازی و تبلیغات انتخاباتی برای کاندیدای مد نظر مهدی هاشمی را داشتند و این شرکت‌ها با سند سازی‌های صورت گرفته، موظف شدند که کار تبلیغاتی برای مهدی هاشمی انجام بدهند. یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25 هزار جلد چاپ شد و مابقی پول، صرف تبلیغات مورد نظر مهدی هاشمی شد. مهدی هاشمی معتقد به پولشویی بود. وی پول‌هایی را از سازمان بهینه سازی دریافت می‌کرد و آنها را مکررا به دلار و ریال تبدیل می‌کرد. وقتی که دلیل این کار را از وی پرسیدیم، وی گفت که با این کار کسی نمی‌تواند منشاء پول‌ها را کشف کند. با فشار مهدی هاشمی از سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به منظور تبلیغات در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش پول برداشت می‌شد و مهدی هاشمی پس از شکست پدرش در انتخابات به اقدامات خود ادامه داد و مابقی پول‌های باقی مانده و بدهکار شده خود را نیز به شرکت‌هایی که برای پدرش تبلیغ می‌کردند، پرداخت کرد. پول‌هایی که وی برای تبلیغات در انتخابات نهم ریاست جمهوری برای پدرش هزینه کرد معادل 2 میلیارد تومان بود. مهدی هاشمی با بنده صحبت کرده و گفت که ما باید برای انتخابات کار رسانه‌ای قوی‌ای را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه ای، جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود. از این رو ما نیز سایت جمهوریت را با مدیریت رسمی مهدی هاشمی راه اندازی کردیم. با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمان‌های نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمان‌های دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی می‌کرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد. مهدی هاشمی حتی مطالب تندتری را برای انتشار به سایت جمهوریت ارائه می‌داد که از جمله مطالب می توان به گزارشی که 2 روز قبل از انتخابات توسط وی به ما داده شده، اشاره کنم که در این گزارش فرمانده بسیج متهم به تخریب و تضعیف میر حسین موسوی شده بود، البته ما این گزارش را هرگز منتشر نکردیم.

* تخلفی که تابحال کسی به آن ورود نکرده
حمزه کرمی همچنین می افزاید: تخلفی که تابحال درباره آن کسی ورود نکرده، خرید آبگرمکن های خورشیدی و نصب در روستا های خراسان شمالی و جنوبی و استانهای محروم مانند کهکیلویه بود. پیمانکاران مجبور بودند برای مخارج انتخابات، مبالغی را نقداً به افراد مهدی پرداخت کنند.

* تغییر استراتژی مهدی هاشمی از تخریب دولت به تخریب نظام
2- محمدرضا نوربخش، سردبیر ارگان دانشگاه آزاد درباره اهداف انتخاباتی مهدی هاشمی می‌گوید: در ماه پایانی منتج به انتخابات که مهدی هاشمی در کمیته صیانت از آرا عضویت یافت آقای کرمی عملاً اداره سایت را برعهده گرفت و بحث پیروزی قطعی موسوی در انتخابات را مطرح کرد و در همین زمینه نظرسنجی‌های غیرمستندی نیز منتشر می‌شد. القای تقلب در انتخابات از این طریق صورت می‌گرفت که یا موسوی برنده انتخابات است و یا در انتخابات تقلب شده و اگر این فرآیند با سلامت برگزار شود اصلاح طلبان پیروز هستند. حتی در آن زمان مشخصاً از انتشار چند گفت‌وگو با حامیان دولت که معتقد بودند محمود احمدی‌نژاد پیروز انتخابات است جلوگیری شد و آقای کرمی به ما می‌گفت این افراد زمینه انجام تقلب را فراهم می‌کنند. در ابتدای همکاری با سایت جمهوریت این ذهنیت وجود داشت که این سایت انتخاباتی است ولی رفته‌رفته متوجه شدیم استراتژی و سوژه‌های مهدی هاشمی وسیع‌تر از خط تخریب دولت است و سیبل ما از دولت به نظام تغییر یافت و بین این سایت و رسانه‌های ضد انقلاب همسویی ایجاد شد.

* مهدی هاشمی در آشوب خیابانی هم فعال بود
3- محمد علی ابطحی نیز اعترافات مهمی دارد: به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه‌ای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینکه جمعیت را در خیابان‌های شهر نگه دارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیش‌بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند. خاتمی، فاتح و مهدی هاشمی می‌گفتند برنده شدن در این انتخابات خیلی با انتخاب‌های دیگر فرق دارد، در این وسط جریان اصول گرا و رهبر دیگر نمی توانند سرشان را بلند کنند و این به معنای یکسره کردن کار است.

* استفاده از بیت المال برای هزینه انتخاباتی
4-هدایت آقایی (معاون وزیر صنایع در دولت خاتمی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران) اعتراف می کند: مهدی هاشمی به دلیل ارتباطات خاصی که داشت برای برخی اقدامات خود و فعالیت های انتخاباتی، در جلسه ای با حضور برخی دوستان، مبلغ یکصد میلیون تومان به صورت تراول چک از رضا ویسه دریافت کرد.
آقایی می افزاید: مجید احمدی (یکی از دوستان احمدرضا گودرزی در کانادا که فعلاً از توضیح درباره هویت آنها خودداری می شود) دو سال پیش نقل کرد مهدی برای انتقال یک میلیون دلار یا بیشتر از کانادا به ایران از کیف دستی استفاده می کرد که در یکی از سفرها با وجود اطلاع و برخورد مأموران، توانست این پول را جابجا کند.
داستان استات اویل برای کسی پوشیده نیست و برخی روایات مبلغ تخلف مهدی را 15 میلیون دلار ذکر کرده اند.
در بهینه سازی اگرکسی می خواست سیلندر CNG وارد کند نیاز به تأیید تیم مهدی داشت؛ آنها به واسطه یکی از معاونان بهینه سازی از افراد حق حساب می گرفتند که یکی از بستگان همسرم مستند قطعی آن را در اختیار دارد.
5- هادی عرب قبادی می گوید: قرار بود در بهینه سازی صدها هزار نسخه کتاب برای کودکان منتشر کنیم که به جای آن 25 هزار نسخه چاپ شد و مابه التفاوت 350 میلیون تومانی بابت تسویه مطالبات حسن معادی خواه( نشرذره ) به وی پرداخت گردید.

* فاکتورهای صوری
بنا به دلایلی از بیان توضیحاتی در قبال برخی افراد دیگر مرتبط با مهدی هاشمی خودداری می شود و لیکن صرفاً به بیان اسامی چند نفر که ارتباطات ویژه با مهدی هاشمی دارند، اشاره می گردد.
1- شمس الدین عیسایی
2- رضا بهزادیان
3- غلامحسین کرباسچی
4- علی هاشمی بهرمانی
5- مجتبی ناطق نوری
6- حسن معادیخواه
7- امیرعلی آقایاری که فرد اخیر می گوید: بارها و بارها در این سالها با فاکتورهای صوری و غیرقانونی به دستور مهدی از بودجه شرکت بهینه سازی برداشت کردیم و در اموری که مهدی می گفت هزینه می شد.


* مهدی هاشمی می داند که بازگشت چه عواقبی در پی خواهد داشت
ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه
ما سناریوی بازگشت مهدی هاشمی به کشور را که در برخی محافل سیاسی و رسانه ای مطرح شده، سناریویی حقیقی نمی دانیم. مهدی هاشمی می داند که بازگشت به کشور چه عواقبی برای او خواهد داشت. اراده نظام جمهوری اسلامی برای برخورد با این آقازادة مفسد، قاطع و بران است و ما امیدواریم اجرای عدالت برای مهدی هاشمی از همین دادگاه شروع شود و در نهایت به برخورد قاطع و پشیمان کننده برای مهدی هاشمی خاتمه یابد. معتقدیم که نظام جمهوری اسلامی برای برخورد با مهدی هاشمی به عنوان نماد فتنه و فساد، لحظه ای تردید ندارد و درباره فشار منتقدین بایستی گفت: آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.

* مهدی هاشمی سیاست شکایت های فله ای در پیش گرفته است
در انتها تأکید می کنم حال که گستاخی این متهم بزرگ مفاسد اقتصادی به این جا رسیده که علیرغم فراری شدن و پناه بردن به دامن دشمنان این ملت، سیاست طرح شکایت های متعدد و فله ای را در پیش گرفته و مانند یک دزد پر زور که یقه صاحبخانه را می گیرد، به غوغا سالاری پرداخته، براساس احساس تکلیف انقلابی و مردمی بر خود واجب می دانیم که از این پس با هر شکایت این متهم فاسد، لااقل 10 سند را در هر نوبت منتشر نماییم تا شاید گوشه ای از صبر و مظلومیت نظام نمایان شود.

 نوشته شده توسط عماد در یکشنبه 89/9/14 و ساعت 9:45 عصر | نظرات دیگران()
   1   2      >
درباره خودم

دیدسیاسی
عماد
آن کسی که برای انقلاب برای امام برای اسلام کار می کند به مجردی که ببیند حرف او حرکت او موجب شده است که یک جهت گیری ای علیه این اصول بوجود بیاید فوراً متنبه می شود. چرا متنبه نمی شوند؟ وقتی شنیدند که از اصلی ترین شعار جمهوری اسلامی -(استقلال ،آزادی ،جمهوری اسلامی) - اسلامش حذف میشودباید به خود بیایند باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند اشتباه میکنند باید تبرَی کنند.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 1
مجموع بازدیدها: 68996
جستجو در صفحه

خبر نامه
 
موسیقی وبلاگ من